پارت دو

★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
سوبیک همینطور که داشت زمینو نگا میکرد تا باز دوستای کوچولو پیدا کنه و ببره خونه با صدای مادرش سرشو بالا اورد
+الان میام
با دیدن سنجاقکی که به سمت جنگل می‌رفت لبخند شیطانی زد
اروم سمت سنجاقک رفت و دستاشو به شکل کاسه در اورد
دستای کوچولوشو بالا اورد تا سنجاقکو بگیره
+بیا باهم دوست بشیم
سنجاقک بدبخت به محض دیدن سوبیک که قصد گرفتنشو داره با تمام سرعت سمت جنگل پرواز کرد
+آنییییییی من اذیتت نمیکنم
سمت سنجاقک دوید با دیدن سنجاقک دوباره دستاشو بالا اورد
سنجاقک که روی یکی از شاخه های درخت نشسته بود با دیدن دست سوبیک دوباره پرواز کرد
دختر لجباز که این بار بدون توجه به دور شدنش از خونه می‌دوید با گیر کردن گوشه ی دامن صورتیش به شاخه و افتادن ت دره جیغ بلندی کشید
+ماااامان
همون‌طور که تند تند می افتاد سعی می‌کرد با فرو کردن ناخن هاش داخل زمین کمی از سرعت افتادنشو کم کنه ولی زمین نم داشت و بی فایده بود
با برخورد تیکه های شکسته چوب با صورتش چشماشو بست
با ضربه ی بدی روی ماسه های ساحل فرود اومد
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★† Song_runner@
پسر جوون که محو تماشای دریا بود با صدایی نگاهشو از دریا گرفت
با نگرانی سمت صدا چرخید نکنه پلیسا پیداش کرده بودن!!! نه امکان نداشت

فلش بک
-اقای پارک محموله کوکائینا دستگیر شده
+خب؟!
مرد قد بلند همنطور که پک عمیقی به سیگارش زد و روشو از پنجره به پسر روبه روش داد پرسید
-اقا لطفا کمکم کنید میترسم پلیس منو پیدا کنه
مرد با شنیدن حرف پسر اخم کرد
+چرا باید بهت کمک کنم؟! بهت پول دادم جنس بیاری ، بهت بهترین و حرفه ای ترین ادمامو دادم
پک دیگه ای به سیگارش زد
+ولی تو قدر ندونستی
پسر جلو پای اقای پارک زانو زد
-اقا همین ی بار منو ببخشید
مرد پوزخندی زد
+میری تو یه جزیره بی‌سروصدا زندیگتو می‌کنی دیگه هم جلوم سبز نمیشی
-چشم ممنونم اقا
پسر بوسه ای به دست اقای پارک زد و بلند شد

پایان فلش بک
با دیدن دختر بچه ای که روی ماسه افتاده سمتش رفت
خم شد تا بهتر دخترو ببینه انگار از هوش رفته بود!
اگه اونو میدیدن فکر میکردن اون این کوچولو رو اذیت کرده
دقیق تر دخترو نگا کرد صورتش گِلی بود نگاهش به دستای ظریف دختر افتاد چقدر دستاش اشنا بود!
ی حسی بهش میگفت دخترو بزاره و بره ولی اگه گرگ پیداش میکرد؟
لعنت به این دل رحمی
اروم دختر بچه رو بغل کرد که تازه متوجه پای خونی دختر شد زخمش زیاد عمیق نبود
باندان دور دستشو باز کرد و زخم پای دخترو بست
سمت خونش راه افتاد
★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
منتظر نظراتتون هستم ^^
دیدگاه ها (۶)

پارت سه

پارت چهار

پارت یک

†★missing★†بیون وکیلی که علیه پارک چانیول رئیس مافیای کره مد...

زود قضاوت نکن

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط