طرح خوانش ده روز آخر
#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_چهارم
#قسمت_هجدهم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
...در مسیر از او پرسیدم: «چی شد که این اتفاق افتاد؟»
جواب داد: «باتریش تموم شد!»
گفتم: «مگه قبل از اتمام باتری به صورت اتوماتیک برنمیگرده به مقصدش؟»
گفت: «بله ولی باتریش خراب بوده و یه دفعه خالی کرده.»
به هر حال به مسیر ادامه دادیم و رفتیم. از ابتدای خط شروع کردیم به گشتن و پرس‌وجو از نگهبانانی که همه از رزمندگان فاطمیون (شیعیان افغانستان) بودند و مامور شده بودند به برادران دلاور نوهد ارتش ایران؛ اما متاسفانه همه آنها اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند و می‌گفتند که همچین چیزی ندیدیم.
بچه های فاطمیون بسیار ساده زیست و سخت کوش بودند. از روحیه بی‌تکلّفی که داشتند خوشم می‌آمد. البته بعضی از آنها اهل مشهد و خراسان بودند و به خاطر علاقه‌ای که به حضور و شرکت در ضیافت دفاع از حرم داشتند، خودشان را تبعه افغانستان معرفی می‌کردند.
یک ساعت از کنکاش ما گذشت و دیگر کم‌کم از پیدا کردنش ناامید شده بودیم؛ به آخرین سنگر نگهبانی که رسیدیم رفتیم پشت سنگر تا آخر خط را بررسی کنیم؛ نگاهم افتاد به چاله کوچکی که شی سفیدی داخلش بود. رفتم به سمتش. بله خودش بود. بالاخره پیدا شد. مسئولش را صدا زدم. به سرعت آمد و تایید کرد که خودشه، اما ملخ هایش شکسته بود و نیاز به تعمیر اساسی داشت.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شم
#فصل_چهارم
#قسمت_هجدهم
____🍃🌸🍃🌸🍃____
...در مسیر از او پرسیدم: «چی شد که این اتفاق افتاد؟»
جواب داد: «باتریش تموم شد!»
گفتم: «مگه قبل از اتمام باتری به صورت اتوماتیک برنمیگرده به مقصدش؟»
گفت: «بله ولی باتریش خراب بوده و یه دفعه خالی کرده.»
به هر حال به مسیر ادامه دادیم و رفتیم. از ابتدای خط شروع کردیم به گشتن و پرس‌وجو از نگهبانانی که همه از رزمندگان فاطمیون (شیعیان افغانستان) بودند و مامور شده بودند به برادران دلاور نوهد ارتش ایران؛ اما متاسفانه همه آنها اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند و می‌گفتند که همچین چیزی ندیدیم.
بچه های فاطمیون بسیار ساده زیست و سخت کوش بودند. از روحیه بی‌تکلّفی که داشتند خوشم می‌آمد. البته بعضی از آنها اهل مشهد و خراسان بودند و به خاطر علاقه‌ای که به حضور و شرکت در ضیافت دفاع از حرم داشتند، خودشان را تبعه افغانستان معرفی می‌کردند.
یک ساعت از کنکاش ما گذشت و دیگر کم‌کم از پیدا کردنش ناامید شده بودیم؛ به آخرین سنگر نگهبانی که رسیدیم رفتیم پشت سنگر تا آخر خط را بررسی کنیم؛ نگاهم افتاد به چاله کوچکی که شی سفیدی داخلش بود. رفتم به سمتش. بله خودش بود. بالاخره پیدا شد. مسئولش را صدا زدم. به سرعت آمد و تایید کرد که خودشه، اما ملخ هایش شکسته بود و نیاز به تعمیر اساسی داشت.
🔻ادامه دارد...
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
✅ نشرش با شم
۱.۳k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.