به جایی رسیدم که وقتی تو آینه خودمو
به جایی رسیدم که وقتی تو آینه خودمو
میبینم
یه لبخند تلخ رو لبم
یه ذهن درگیر تو سرم
یه قلب گرفته تو دلم
یه اشک سرازیر از چشمم
بعد از یکم سکوت به خودم میگم:
گنده تر از توآشم دارن مینالن
از آسمونی که گفتی هیچی نبارید
پیر شدی دختر هیچی نداری
میبینم
یه لبخند تلخ رو لبم
یه ذهن درگیر تو سرم
یه قلب گرفته تو دلم
یه اشک سرازیر از چشمم
بعد از یکم سکوت به خودم میگم:
گنده تر از توآشم دارن مینالن
از آسمونی که گفتی هیچی نبارید
پیر شدی دختر هیچی نداری
۱.۴k
۱۸ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.