باز رفتم من دگر از حریم آن جگر

۴۰ / 51
باز رفتم من دگر از حریم آن جگر
دربه‌در در جاده‌ام باز هم گشتم ثمر

چون به‌دنبال من‌است چون‌خودش بال من است
هی به سویم می‌شود اصلا او مال من‌است

آب از رأسم گذشت با صفای قبل هشت
با نگاه کاملش می‌شوم هی همچو دشت

بعد سرسبزی شوم پر درخت و تاکها
تا ابد مستی کنم با مِی و انگورها

سرگذشتم با هماست چون که او ارباب ماست
مست مستی می‌کنم ناز او بر من رواست

معصومه ارباب ماست او که خود اهل سماست
عرشی‌ام سیّد شدم او کنار من رواست
دیدگاه ها (۰)

شکرم که شده تمام سامان بر من

درگیر خط و خالم و ابرو آری

جعفر به تمام گشتهام میدانی

می گشته شراب و هم هویدا گشته

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط