یاد آن روزی که ماهمآبباباداشتیم

یاد آن روزی که ماهم"آب،بابا"داشتیم

دفترخط خورده ی مشق الفبا داشتیم

سفره ای هرچند ساده، دلخوشیها داشتیم

زندگی یک ده ریالی بود در دست پدر
‎‎‌‎

پول توجیبی که نه،انگار دنیا داشتیم
دیدگاه ها (۱)

💞 ﻏﯿـﺮ تـوﺩﺭﺩل من ﻫـﯿﭻ 💞 کسی ﺧﺎﺹ ﻧﺸﺪ💞 ﻫﯿﭻ کس چون من به تو💞 ﺍ...

هوایم را داشـته باش ...وقتی تـــــ♥ ـــو هوایم را داری هوا ...

‌‌🍂 من‌کسی‌را دارم🍂 که‌با بستن‌چشمانم🍂 حس‌قشنگ‌نگاهش🍂 رااحسا...

دوسـتت دارم بے آنکـہ بدانـم چطـور،کجا یا چـہ وقت چـہ آسان دو...

معرفی فیک (دور اما آشنا )

براى فرزندمبرای اوکه هنوز نیامده‌و شاید هیچ‌وقت نیاید…تو هنو...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_287_سخت بود برامانگار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط