Gentlemanshusband

#Gentlemans_husband
#season_Third
#part_287


_سخت بود برام
انگار کل زدگیمو ازم گرفته بودن
نمیتونستم بدون اون زندگی کنم
ولی ترو داشتم
ورژن کوچولوی مادرت...
به امید تو زنده بودمو نفسام بهت بند شد
چهلم مادرت بود
دوباره رفتم سمت قم/ار چندباری بازی کردم
تا اینکه کم کم وابسته اش شدم و دیگه نمیتونستم راحت ازش دل بـ/کنم
همینطوری گذشت و گذشت
دیگه خودت بودی بابا
دیدی همچیو سر این بازی لـ.عنتی باختم؟ ولی بازم احمق بودم
بازم بازی میکردم
تا اینکه یبار قرار شد اول بازی کنیم و بعد شرط بندی
به ارواح خاک مادرت اگه میدونستم به قیمت دخترمه هرگز سمتش نمیرفتم!!
بازم احمقی کردم و باختم
همونجا بود که گفتن ترو میخوان
گفتم امکان نداره ولی همونجا گرفتن و تا سر حد مر/گ زدنم
اخر سرم گفتن که من نخوام بازم ترو میگیرن
و اینکارو هم کردن!
باور کن توی اون روزی که تو رفتی من نمیدونستم قراره از دست بدمت
چیزی توی دست بالم نبود.. اومدم خونه نبودی.. من موندم و یه کوله بار غم.
هرچی التماس کردم و گفتم براشون پول جور میکنم ولی بازم گفتن ترو پس نمیدن
نمیتونستم با پلیس تماس بگیرم چون اونا هم کاری ازشون بر نمیومد!
قمـ.ار یه بازیه بین دو بازیکن احمق..
وقتی یک چیزی رو ببازی هیچکس، جز خدا نمیتونه پسش بده.
یه هفته ای از نبودت میگذشت
بنظرم ده بار با شماره های جدید بهشون زنگ زدم و بهشون التماس کردم ترو ازاد کنن
از عالم ادم پول قرض میگرفتم و براشون میفرستادم
پولارو میگرفتن
ولی ترو نمیدادن
کم کم دیگه ناامید شده بودم
پدر وونا همیشه بهم سر میزد
میدید احوالمو
کارم بود یه گوشه بشینمو زار زار گریه کنم و پشت سر هم پاکت سیـ.گار.. سیـ.گارو سیـ.گا..
دو هفته شد، سه هفته، چهار هفته...
وقتی دیدم اگه دست رو دست بزارم بازم ترو نمیدن
تصمیم گرفتم یکار بجورم و یه پول قلبمه به دست بیارم تا تورو بدن
توی یه شرکت به زور استخدام شدم
حقوقش کم بود
بنابرین از این اون پول قرض میکردم و عین دیوونه ها برای  این خلا. فکارا میفرستادم
بدون اینکه بدونم  اونا خیلی وقت میشه که ترو فروختن به این خانواده
و بهم چیزی نیمگفتن
همینجور زیر قرض رفتم
دیگه خودت میدونی، یروز پدر وونا اومدو همچیو بهم گفت
منم بعد اون روز اومدم دیدن شوهرت و دیگه خلاصه دیدمت  بابا
ولی قرضامو داشتم
هی بهم زنگ میزدن تهدیدم میکردن
میگفتن باید پولو بدی

چشماشو توی چشمام دوخت

_ولی بابا به روح مامانت اگه قصدم سو استفاده از زندگی دخترم باشه!!!
تنها برای اینکه اونا باور کنن و بلایی سرمون نیارن بهشون میگفتم میخوام از شما کش برم
الان یه میلیارد خورده ای خودم جمع کردم یجوری بینشون تقسیم میکنم بابا
بابا ببخش منو که  اینجوری عذابت دادم
ببخش زندگی و ارزو هاتو لگد زدم
متاسفم

240 لایک
دیدگاه ها (۲)

#Gentlemans_husband#season_Third#part_288تا به خودم اومدم دی...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_289_بهبه بهبه دستت در....

#Gentlemans_husband#season_Third#part_286_چرا گریه میکنی دخت...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_285+ نگران نباش لیلیدا...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_223_خب لیلی باید شمع هار...

پارت ۱۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط