شاید روزی به هم برسیم
شاید روزی به هم برسیم
که دیگر هیچکدام را توان از نو شروع کردن نباشد
شاید روزی به هم برسیم
که هر دو خسته باشیم
از جستجو ، از انتظار ، از نا امیدی ، از سرنوشت
و دست روزگار چنان گرفتارمان کرده باشد
که تنها به لبخندی و سلامی مختصر اکتفا کنیم
شاید آن روز تنها به چشم یک آشنای دیرین به هم بنگریم
نه آن معشوقی که دل همواره پی دیدنش می تپید
شاید روزی که به هم برسیم
خواسته یا ناخواسته چنان حصاری بینمان شکل گرفته باشد
که حتی خاطرات خوش گذشته نیز قادر به برداشتن آن نباشد
از چنین روزی سخت در هراسم
...
که دیگر هیچکدام را توان از نو شروع کردن نباشد
شاید روزی به هم برسیم
که هر دو خسته باشیم
از جستجو ، از انتظار ، از نا امیدی ، از سرنوشت
و دست روزگار چنان گرفتارمان کرده باشد
که تنها به لبخندی و سلامی مختصر اکتفا کنیم
شاید آن روز تنها به چشم یک آشنای دیرین به هم بنگریم
نه آن معشوقی که دل همواره پی دیدنش می تپید
شاید روزی که به هم برسیم
خواسته یا ناخواسته چنان حصاری بینمان شکل گرفته باشد
که حتی خاطرات خوش گذشته نیز قادر به برداشتن آن نباشد
از چنین روزی سخت در هراسم
...
۳۰۱
۱۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.