در گلوگاهِ من درختِ سیبی هست که از آن مردی را بر دار کردهاند. اگر دهان میگشایم و روی میگردانی بگردان، اما به قِدمَتِ عشق سوگند که تباهیِ من از مِی و افیون نیست. اوست که در گلوگاهم آویخته است و میپوسد آرام آرام...
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.