ری اکشن انهایپن وقتی اونارو با دوست صممی پسرت معرفی میکن
ری اکشن انهایپن وقتی اونارو با دوست صميمی پسرت معرفی میکنی!
هیسونگ:از دیدنت یه جورایی خوشحالم
ا/ت:هاااااا؟..اممم یعنی خیلی خوشحاله که تو رو دیده..
هیسونگ:(تو دلش:خونه کارایی داریم فقط وایسا برسیم خونه)
.
.
جونگوون:....
ا/ت:...نمیخوای چیزی بگی؟(آروم گفت جوری که جونگوون بشنوه)
جونگوون:چی بگم؟
ا/:هیچی ولش کن
.
.
سونگهون:(غیرتی شد که پسره دست ا/ت رو گرفت الانم پسره به گ////وه خوردن افتاده)
.
.
جیک:نمیشه بریم خونه؟
ا/ت:چرا؟
جیک:خوشم نمیاد ازش..بعدشم تو چرا با یه پسر دوستی؟
ا/ت:چون...
جیک:تو خونه حرف میزنیم
.
.
جی:چجوری آشنا شدین؟
.
.
سونو:خیلی زشتی
پسره:با منید؟
سونو: دقیقا با توام
پسره:...
سونو:(چقدر بچم رکه)
.
.
نیکی:اوکی بای بای(صداش توی سرم پلی شد😂)
ا/ت:بریم؟
نیکی:نکنه میخوای تا صبح وایسم برات؟
ا/ت:گ///وه خوردم بریم
نیکی:گ//وه نخور ضرر داره واست
با این حالم گزاشتم
پدر منو ویانا درآورد
هیسونگ:از دیدنت یه جورایی خوشحالم
ا/ت:هاااااا؟..اممم یعنی خیلی خوشحاله که تو رو دیده..
هیسونگ:(تو دلش:خونه کارایی داریم فقط وایسا برسیم خونه)
.
.
جونگوون:....
ا/ت:...نمیخوای چیزی بگی؟(آروم گفت جوری که جونگوون بشنوه)
جونگوون:چی بگم؟
ا/:هیچی ولش کن
.
.
سونگهون:(غیرتی شد که پسره دست ا/ت رو گرفت الانم پسره به گ////وه خوردن افتاده)
.
.
جیک:نمیشه بریم خونه؟
ا/ت:چرا؟
جیک:خوشم نمیاد ازش..بعدشم تو چرا با یه پسر دوستی؟
ا/ت:چون...
جیک:تو خونه حرف میزنیم
.
.
جی:چجوری آشنا شدین؟
.
.
سونو:خیلی زشتی
پسره:با منید؟
سونو: دقیقا با توام
پسره:...
سونو:(چقدر بچم رکه)
.
.
نیکی:اوکی بای بای(صداش توی سرم پلی شد😂)
ا/ت:بریم؟
نیکی:نکنه میخوای تا صبح وایسم برات؟
ا/ت:گ///وه خوردم بریم
نیکی:گ//وه نخور ضرر داره واست
با این حالم گزاشتم
پدر منو ویانا درآورد
- ۳.۷k
- ۰۹ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط