فیک: اتاق۳۱۱
فیک: اتاق۳۱۱
part¹¹
+اونا باهات چیکار کردن؟
_هیچی فقط درمان امروز تموم شد
+چی درمان؟ از همه جای بدنت داره خون میاد کبودی بعد میگی درمان؟
_اینجا اینطوریه مثل بخشی که تو توشی گل بلبل نیست
+وایسا ببینم منظورت چیه؟ چیکار کردن باهات؟
_دکی که گفت درمان
+این درمان نیست شکنجه اس
_اینجا فرق بین درمان شکنجه رو نمیدونن
(جونگکوک داره سعی میکنه از روی زمین بلند بشه)
+وایسا کمکت کنم
(چه مین دست جونگکوک رو میگره و جونگکوک رو تخت میشینه)
(چه مین هم میخواد زخم ها جونگکوک رو ببنده تا عفونت نکنه ولی خب هیچ پارچه ای توی اتاق نیست)
+پارچه کجا هست؟
_برا چی؟
+میخوام زخمت رو ببندم تا عفونت نکنه
_نمیخواد
+عفونت کنه بد تر میشه
_اگه ببندیش بدنم عادت میکنه دفعه های بعد دیگه نمیتونم تحمل کنم
+چی؟
_اعح..ولش کن..راستی تو میخواستی بری
(جونگکوک از روی تخت بلند میشه و میره سمت کمد و دستکش رو دستش میکنه و ظرف رو برمیداره و میبره سمت پنجره کوچیک اتاق و پنجره رو باز میکنه)
+میخوای چیکار کنی؟
_مگه نگفتی میخوای بری؟
+اره
_خب کاری به کارم نداشته باش تا کارمو بکنم
(چه مین دیگه هیچی نمیگه)
(پنجره میله داره برای همین چه مین نمیتونه از پنجره رد بشه برا همین جونگکوک محلول ظرف رو میریزه رو میله ها و بخاطر اسیدی خیلی زیادی که محلول داشته میله های آهنی آب میشه)
ویو چه مین
جونگکوک محلول رو ریخت روی میله ها و میله ها آب شد
و وقتی که میله ها آب شد جونگکوک یه بطری آب از توی کمد برداشت و ریخت روی اسید های که زیر میله ها آب شده بود و بهم گفت
_قرارمون که یادته؟
+قرارمون؟
_وقتی رفتی بیرون باید بری دفتر رئیس و دستبند منوغیر فعال کنی ، اگه اینکارو نکنی به همه لوت میدم
+آهان باشه اینکار رو میکنم
_خوبه ، یالا
+چیکار کنم؟
_بیا برو
+از کجا؟
_چقدر خنگی ، الان من چیکار کردم پس میله ها رو آب کردم که رد شی بری
+خودت گفتی کاری به کارم نداشته باش
_اگه میخوای زنده بمونی باید بری، اگه نه نمیخوای زنده بمونی باشه
(جونگکوک امد پنجره رو ببنده)
+باشه باشه میرم
_خوبه یالا
(چه مین رفت سمت پنجره تا بره بیرون که جونگکوک بهش گفت)
_جئون جونگکوک ۲۴ ساله اتاق ۳۱۱
+باشه
(چه مین از پنجره میره بیرون و قبل از اینکه از اونجا بره به جونگکوک میگه)
+خیلی ممنون که کمکم کردی
_اگه بحث آزادی خودم نبود عمراً کمکت میکردم
+ولی بازم کمکم کردی ممنون
_بسه دیگه برو
[(پایان part¹¹)]^_^
part¹¹
+اونا باهات چیکار کردن؟
_هیچی فقط درمان امروز تموم شد
+چی درمان؟ از همه جای بدنت داره خون میاد کبودی بعد میگی درمان؟
_اینجا اینطوریه مثل بخشی که تو توشی گل بلبل نیست
+وایسا ببینم منظورت چیه؟ چیکار کردن باهات؟
_دکی که گفت درمان
+این درمان نیست شکنجه اس
_اینجا فرق بین درمان شکنجه رو نمیدونن
(جونگکوک داره سعی میکنه از روی زمین بلند بشه)
+وایسا کمکت کنم
(چه مین دست جونگکوک رو میگره و جونگکوک رو تخت میشینه)
(چه مین هم میخواد زخم ها جونگکوک رو ببنده تا عفونت نکنه ولی خب هیچ پارچه ای توی اتاق نیست)
+پارچه کجا هست؟
_برا چی؟
+میخوام زخمت رو ببندم تا عفونت نکنه
_نمیخواد
+عفونت کنه بد تر میشه
_اگه ببندیش بدنم عادت میکنه دفعه های بعد دیگه نمیتونم تحمل کنم
+چی؟
_اعح..ولش کن..راستی تو میخواستی بری
(جونگکوک از روی تخت بلند میشه و میره سمت کمد و دستکش رو دستش میکنه و ظرف رو برمیداره و میبره سمت پنجره کوچیک اتاق و پنجره رو باز میکنه)
+میخوای چیکار کنی؟
_مگه نگفتی میخوای بری؟
+اره
_خب کاری به کارم نداشته باش تا کارمو بکنم
(چه مین دیگه هیچی نمیگه)
(پنجره میله داره برای همین چه مین نمیتونه از پنجره رد بشه برا همین جونگکوک محلول ظرف رو میریزه رو میله ها و بخاطر اسیدی خیلی زیادی که محلول داشته میله های آهنی آب میشه)
ویو چه مین
جونگکوک محلول رو ریخت روی میله ها و میله ها آب شد
و وقتی که میله ها آب شد جونگکوک یه بطری آب از توی کمد برداشت و ریخت روی اسید های که زیر میله ها آب شده بود و بهم گفت
_قرارمون که یادته؟
+قرارمون؟
_وقتی رفتی بیرون باید بری دفتر رئیس و دستبند منوغیر فعال کنی ، اگه اینکارو نکنی به همه لوت میدم
+آهان باشه اینکار رو میکنم
_خوبه ، یالا
+چیکار کنم؟
_بیا برو
+از کجا؟
_چقدر خنگی ، الان من چیکار کردم پس میله ها رو آب کردم که رد شی بری
+خودت گفتی کاری به کارم نداشته باش
_اگه میخوای زنده بمونی باید بری، اگه نه نمیخوای زنده بمونی باشه
(جونگکوک امد پنجره رو ببنده)
+باشه باشه میرم
_خوبه یالا
(چه مین رفت سمت پنجره تا بره بیرون که جونگکوک بهش گفت)
_جئون جونگکوک ۲۴ ساله اتاق ۳۱۱
+باشه
(چه مین از پنجره میره بیرون و قبل از اینکه از اونجا بره به جونگکوک میگه)
+خیلی ممنون که کمکم کردی
_اگه بحث آزادی خودم نبود عمراً کمکت میکردم
+ولی بازم کمکم کردی ممنون
_بسه دیگه برو
[(پایان part¹¹)]^_^
۵.۹k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.