قصہ ے برگ و باده
قصہ ے برگ و باده
تموم سرنوشتم
بهار و میخوام اما...
پاییزیہ سرشتم
یه جاده پیش رومہ
کہ انتها نداره
دل مسافر من
دوباره بے قراره
حرف پاییز و نزن
پیک بهاریم من و تو
ابرے از طراوتیم
باید بباریم من و تو
تو شهرے که تو باشی
مے مونه این مسافر
دلخوش میشه بہ یک سقف
پرنده ے مهاجر
وقتی کہ تو بمونے
کنار من همیشہ
دستاے بی نصیبم...
پر از ستاره میشهــ
حرف پاییز و نزن
پیک بهاریم من و تو
ابرے از طراوتیم
باید بباریم من و تو
#پاییز
تموم سرنوشتم
بهار و میخوام اما...
پاییزیہ سرشتم
یه جاده پیش رومہ
کہ انتها نداره
دل مسافر من
دوباره بے قراره
حرف پاییز و نزن
پیک بهاریم من و تو
ابرے از طراوتیم
باید بباریم من و تو
تو شهرے که تو باشی
مے مونه این مسافر
دلخوش میشه بہ یک سقف
پرنده ے مهاجر
وقتی کہ تو بمونے
کنار من همیشہ
دستاے بی نصیبم...
پر از ستاره میشهــ
حرف پاییز و نزن
پیک بهاریم من و تو
ابرے از طراوتیم
باید بباریم من و تو
#پاییز
۹۹۰
۰۶ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.