little girls and pretty boys
#پارت_دو
#little_girls_and_pretty_boys
بشقاب غذامو برداشتمو رفتم پیشش نشستم
اراذل اوباشم محو تی وی بودن
نگا دهنای بازشون
بلند خندیدم غزل رد نگاهمو گرفت و اونم خندید😂😂😂
بهار: چتونه؟ چیز خنده داری هست به ماهم بگین
من: باید دهناتونو که اندازه غار علیصدر باز شده ببینین😂😂😂😂😂
باید میدیدیشون چجوری سرخ شده بودن از حرص
من: آه راستی ساعت چنده
امام: وایسا نگاه کنم....ساعت 6:15
هرچی غذا تو دهنم بود تف کردم تو صورت غزل که رو به روم نشسته بود
غزل: اشغاااااال تازه از حموم در اومدم چه مرگتههه
من: ج..جواب.....
غزل: جواب چی؟....جوااااب اودیشنننن
صندلی و هل دادیم عقب و حمله ور شدیم سمت لب تاب
سریع روشنش کردم
و رفتم تو سایت
غزل: اول مال منو بزن دارم از استرس میمیرم
من: باش باش
تند تند مشخصات غزلو زدم و اومد بالا
دوبرابر غزل براش استرس داشتم
من:غزل.....
پایان پارت 2 نظر فراموش نشههههه لاولیااا 💕💖💖💜
#little_girls_and_pretty_boys
بشقاب غذامو برداشتمو رفتم پیشش نشستم
اراذل اوباشم محو تی وی بودن
نگا دهنای بازشون
بلند خندیدم غزل رد نگاهمو گرفت و اونم خندید😂😂😂
بهار: چتونه؟ چیز خنده داری هست به ماهم بگین
من: باید دهناتونو که اندازه غار علیصدر باز شده ببینین😂😂😂😂😂
باید میدیدیشون چجوری سرخ شده بودن از حرص
من: آه راستی ساعت چنده
امام: وایسا نگاه کنم....ساعت 6:15
هرچی غذا تو دهنم بود تف کردم تو صورت غزل که رو به روم نشسته بود
غزل: اشغاااااال تازه از حموم در اومدم چه مرگتههه
من: ج..جواب.....
غزل: جواب چی؟....جوااااب اودیشنننن
صندلی و هل دادیم عقب و حمله ور شدیم سمت لب تاب
سریع روشنش کردم
و رفتم تو سایت
غزل: اول مال منو بزن دارم از استرس میمیرم
من: باش باش
تند تند مشخصات غزلو زدم و اومد بالا
دوبرابر غزل براش استرس داشتم
من:غزل.....
پایان پارت 2 نظر فراموش نشههههه لاولیااا 💕💖💖💜
۴.۳k
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.