little girls and pretty boys
#پارت_دو
#little_girls_and_pretty_boys
غزل: خیلی نق میزنیا حالا نوبت منه
گشنمههههه خستمممممم خوابم میاااااااد
حوصله این ارازل اوباش ندارمممم
من: خو دیه بیا بریم بیرون امروز خیلی کم تمرین کردیم ولی
غزل: آره امروز ناراضیم ولی حالا بعد از ظهر هم تمرین میکنیم
من: آره اونم با این اوضاع😑
همین که الان تمرین کردیم خیلی حرفه
درو باز کردم که سه نفر افتادن جلو پام
بعله کسی نبودن جز اراذل اوباش😐😒
من: شما اینجا چیکار میکنین؟
بهار: نگرانتون شده بودیم می دونین چند ساعته بیرون نیومدین
غزل: فقط نیم ساعته داریم تمرین میکنیما
اونا😑😐😑😐😑😐😑😐
من: چتونه اینجوری نگاه میکنین مگه الان ساعت چنده ؟
چارلی: ساعت 5 خانوما😑
من: خو ساعت پنچه که..... چیییییییییی ساعت پنجههههه
یا خداااا
غززززلللل ما الان نه ساعته فقط یه ریز کار کردیم رو رقص
غزل: تازه من می گفتم کمههههه
کی اینقد زود گذشتتتت
وایسا ببینم امروز چندمه
امام:25
غزل: میلادی؟
امام: آره
غزل: مسااااا امروز جواب اودیشن انلاینمون میاااد
من: وااییی تا یک ساعت دیگهههه
پس بیا بریم حموم بعدش نتیجه رو ببینیم
غزل: وووی من استرس گرفتمممم
من: اییی خدا کنه قبول شده باشیممم فعلا بیا با یه دوش خودمونو آروم کنیم
من رفتم
غزل: باش
چارلی: هی از صبح تا الان مارو اینجا نگه داشتین بعدش دوباره میخواین برین
من: ما که مجبورتون نکرده بودیم
میخواستین برین
چارلی: خب...
غزل: خب چی؟
چارلی: هیچی اصن برین حمومتونو بکنین
زیر لب گفتم: بگو کم آوردی😏
و رفتم تو اتاقم
چارلی داد زد: هی چی گفتییی
جوابشو ندادم😂
حوصله سر زشتش نداشتم
حولمو برداشتم و حمله ور شدن سمت حموم تو اتاقم
راستی هر اتاق کاملا مجهز هستش
عاشق بوی وانیلم برای همین شامپوی بدن و موم بوی وانیل میده
غزل عاشق بو موهامه😂😂
البته شکلاتم خیلی دوست دارم
حدود نیم ساعت تو حموم بودم
دیگه داشتم پوست اندازی میکردم
البته این تازه کم بود
اکثرا دو سه ساعت تو حمومم
از حموم اومدم بیرون و موهامو آروم با حوله خشک کردم
و سرم مو زدم و موهامو نشونه کردم
مو که نیست
انگار جنگل امارونه
خیلی رو مخمه ولی خب نمیشه کارش کرد
دلمم نمیاد صافش کنم
بعد بیست دقیقه به زووور کمی صاف شد
و حالا نوبت گیس تیغ ماهیه
موهامو به دو طرف تقسیم کردم و گیس تیغ ماهی از جلو مو تا پشت کردم
اوه راستی یه لباس صورتی کم رنگ و یه شلوار مشکی که تنگ بود پوشیدم
شلواره یکم کوتاه بود و دمپایی خرگوشی پوشیدم و از اتاق رفتم بیرون
غزل پشت میز نشسته بود و داشت جاجانگمیون میخورد
من: عنتر واسه من چیییی
غزل: قبل فحش دادن بیا جلو ببین مال توهم رو اپنه اسکل
من: اول که اسکل خودتی
دوم حالا هرچی مرسییی🥺💜
با دستم براش قلب نشون دادم
چقدم قشنگ تزیینش کرده😂🥺
#little_girls_and_pretty_boys
غزل: خیلی نق میزنیا حالا نوبت منه
گشنمههههه خستمممممم خوابم میاااااااد
حوصله این ارازل اوباش ندارمممم
من: خو دیه بیا بریم بیرون امروز خیلی کم تمرین کردیم ولی
غزل: آره امروز ناراضیم ولی حالا بعد از ظهر هم تمرین میکنیم
من: آره اونم با این اوضاع😑
همین که الان تمرین کردیم خیلی حرفه
درو باز کردم که سه نفر افتادن جلو پام
بعله کسی نبودن جز اراذل اوباش😐😒
من: شما اینجا چیکار میکنین؟
بهار: نگرانتون شده بودیم می دونین چند ساعته بیرون نیومدین
غزل: فقط نیم ساعته داریم تمرین میکنیما
اونا😑😐😑😐😑😐😑😐
من: چتونه اینجوری نگاه میکنین مگه الان ساعت چنده ؟
چارلی: ساعت 5 خانوما😑
من: خو ساعت پنچه که..... چیییییییییی ساعت پنجههههه
یا خداااا
غززززلللل ما الان نه ساعته فقط یه ریز کار کردیم رو رقص
غزل: تازه من می گفتم کمههههه
کی اینقد زود گذشتتتت
وایسا ببینم امروز چندمه
امام:25
غزل: میلادی؟
امام: آره
غزل: مسااااا امروز جواب اودیشن انلاینمون میاااد
من: وااییی تا یک ساعت دیگهههه
پس بیا بریم حموم بعدش نتیجه رو ببینیم
غزل: وووی من استرس گرفتمممم
من: اییی خدا کنه قبول شده باشیممم فعلا بیا با یه دوش خودمونو آروم کنیم
من رفتم
غزل: باش
چارلی: هی از صبح تا الان مارو اینجا نگه داشتین بعدش دوباره میخواین برین
من: ما که مجبورتون نکرده بودیم
میخواستین برین
چارلی: خب...
غزل: خب چی؟
چارلی: هیچی اصن برین حمومتونو بکنین
زیر لب گفتم: بگو کم آوردی😏
و رفتم تو اتاقم
چارلی داد زد: هی چی گفتییی
جوابشو ندادم😂
حوصله سر زشتش نداشتم
حولمو برداشتم و حمله ور شدن سمت حموم تو اتاقم
راستی هر اتاق کاملا مجهز هستش
عاشق بوی وانیلم برای همین شامپوی بدن و موم بوی وانیل میده
غزل عاشق بو موهامه😂😂
البته شکلاتم خیلی دوست دارم
حدود نیم ساعت تو حموم بودم
دیگه داشتم پوست اندازی میکردم
البته این تازه کم بود
اکثرا دو سه ساعت تو حمومم
از حموم اومدم بیرون و موهامو آروم با حوله خشک کردم
و سرم مو زدم و موهامو نشونه کردم
مو که نیست
انگار جنگل امارونه
خیلی رو مخمه ولی خب نمیشه کارش کرد
دلمم نمیاد صافش کنم
بعد بیست دقیقه به زووور کمی صاف شد
و حالا نوبت گیس تیغ ماهیه
موهامو به دو طرف تقسیم کردم و گیس تیغ ماهی از جلو مو تا پشت کردم
اوه راستی یه لباس صورتی کم رنگ و یه شلوار مشکی که تنگ بود پوشیدم
شلواره یکم کوتاه بود و دمپایی خرگوشی پوشیدم و از اتاق رفتم بیرون
غزل پشت میز نشسته بود و داشت جاجانگمیون میخورد
من: عنتر واسه من چیییی
غزل: قبل فحش دادن بیا جلو ببین مال توهم رو اپنه اسکل
من: اول که اسکل خودتی
دوم حالا هرچی مرسییی🥺💜
با دستم براش قلب نشون دادم
چقدم قشنگ تزیینش کرده😂🥺
۶.۷k
۲۵ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.