چشم ساقی چو من از باده خرابست امشب

چشم ساقی چو من از باده خرابست امشب
حیف از آن دیده که آمادهٔ خوابست امشب

قمرا! پرده برافکن که ز شرم رخ تو
چهرهٔ ماه فلک زیر نقابست امشب

نور روی قمر و عکس می و پرتو شمع
چهره بگشاکه شب ترک حجابست امشب

با دل سوخته پروانه به شمعی می‌‎گفت
دادن بوسه به عشاق ثوابست امشب

چون بهار انده فردا مخور و باده بخور
که همین یک‌نفس از عمر حسابست امشب
دیدگاه ها (۰)

از بـاغ می بَـرنـد، چـراغـانـی ات کنندتـا کـاجِ جشن های زمس...

گمـان نمی کنم ایـن دست ها به هم برسنددو دلشکستـه ی در اِنـزو...

قسم بہ ساعت عشقو بہ لحظہ ےدلتـنـڪَے دلـــمبہ شوق حضوراندڪ تـ...

تولدت مبارک عشقم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط