نشسته زنگ جدایی به صفحه ی دل من
نشسته زنگ جدایی به صفحهی دل من
شکسته شاخهی امید و خانه خاموش است،
تنیده تار سیه، عنکبوت نومیدی
فشرده پنجه و با روح من همآغوش است،
میان خانهی ویرانهی جوانی من،
به هر طرف نگرم جای پای حرمان است
زبان گشوده شکاف شکنجههای فراق:
در آرزوی کسی سوختن نه آسان است!
#فریدون_مشیری
شکسته شاخهی امید و خانه خاموش است،
تنیده تار سیه، عنکبوت نومیدی
فشرده پنجه و با روح من همآغوش است،
میان خانهی ویرانهی جوانی من،
به هر طرف نگرم جای پای حرمان است
زبان گشوده شکاف شکنجههای فراق:
در آرزوی کسی سوختن نه آسان است!
#فریدون_مشیری
۱.۵k
۲۹ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.