فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۳
جین و ا/ت به بالای کوه میرسن.
ا/ت به لبه ی کوه میره اما نمیپره چون هم میترسید هم جین پیشش بود پس نپرید و به سمت جین رفتو دستشو گرفت و باهم به سمت جای که باید اماده میشدن برای سقوط ازاد میرن.
ا/ت:جین بیا...خوش میگذره.
جین:اِممم چی بگم باشه بریم.
ا/ت:مرسی...یکم میترسم.
جین:ولی من خیلی میترسم.
ا/ت میخنده و میگه:نترس من پیشتم.
جین:چی میگی خودتم میترسی اخه بچه خدا بگم چی کارت نکنه.
ا/ت:جین غر نزن دیگه...بیا.
یه نفر:سلام.
ا/ت:سلام...میشه ماهم باهاتون بپریم.
یه نفر:بله حتما فقط یه چیزی ... نمیترسید که؟
ا/ت:چرا یکم.
جین:سلام اقا این برای خودش میگه یکم من دارم سکته میکنم.اخه ولدر واید هندسامو چه به سقوط ازاد...ای خدااااا کمکم کن.
یه نفر:ایرادی نداره میتونی سوار نشی.
ا/ت:نه نه نمیشه باید سوارشه اگر نه نمیدوم مگه نه...جین.(جینو بالحنی که یعنی باید بگی بله میگه.)
جین:وای خداااا(اروم میگه.) اره اره.
یه نفر:خوبه پس برید حاضر بشید شما خانم.... .
ا/ت:خانم ا/ت هستم.
یه نفر:خوب شما خانم ا/ت شما با این خانوم و شما اقای... .
جین:اسم منم جینه.
یه نفره:بله شمارو اسمتونو همین الان خانم ا/ت گفت و اینکه مگه میشه من خواننده ی معروف کشورمو نشناسم یه حرفی میزیند اخه شما.
جین:بله بله شما درست میگید اخه مگه میشه من که هم خوشتیپم هم جذابمو کسی نشناسه راست میگید یادم رفته بود ولدر واید هندسامم.
یه نفره: بله ... خوب شما هم با این اقا میرید.
جین:باشه فقط من میترسم مشکلی که نیست.
ا/ت:جیننننن.
جین:نه نه منظورم از ترس هیجان بود.
اقارو میکشه کنار و اروم در گوشش میگه.
جین:اقا توروخدا من دارم از ترس سکته میکنم که کاری کن.
یه نفر:من چیکار کنم اخه اقای جین اگر میخواین سوار نشین.
ا/ت:جین داری چی میگی؟
جین:هیچی.ههههه.
لایک🌌
ا/ت به لبه ی کوه میره اما نمیپره چون هم میترسید هم جین پیشش بود پس نپرید و به سمت جین رفتو دستشو گرفت و باهم به سمت جای که باید اماده میشدن برای سقوط ازاد میرن.
ا/ت:جین بیا...خوش میگذره.
جین:اِممم چی بگم باشه بریم.
ا/ت:مرسی...یکم میترسم.
جین:ولی من خیلی میترسم.
ا/ت میخنده و میگه:نترس من پیشتم.
جین:چی میگی خودتم میترسی اخه بچه خدا بگم چی کارت نکنه.
ا/ت:جین غر نزن دیگه...بیا.
یه نفر:سلام.
ا/ت:سلام...میشه ماهم باهاتون بپریم.
یه نفر:بله حتما فقط یه چیزی ... نمیترسید که؟
ا/ت:چرا یکم.
جین:سلام اقا این برای خودش میگه یکم من دارم سکته میکنم.اخه ولدر واید هندسامو چه به سقوط ازاد...ای خدااااا کمکم کن.
یه نفر:ایرادی نداره میتونی سوار نشی.
ا/ت:نه نه نمیشه باید سوارشه اگر نه نمیدوم مگه نه...جین.(جینو بالحنی که یعنی باید بگی بله میگه.)
جین:وای خداااا(اروم میگه.) اره اره.
یه نفر:خوبه پس برید حاضر بشید شما خانم.... .
ا/ت:خانم ا/ت هستم.
یه نفر:خوب شما خانم ا/ت شما با این خانوم و شما اقای... .
جین:اسم منم جینه.
یه نفره:بله شمارو اسمتونو همین الان خانم ا/ت گفت و اینکه مگه میشه من خواننده ی معروف کشورمو نشناسم یه حرفی میزیند اخه شما.
جین:بله بله شما درست میگید اخه مگه میشه من که هم خوشتیپم هم جذابمو کسی نشناسه راست میگید یادم رفته بود ولدر واید هندسامم.
یه نفره: بله ... خوب شما هم با این اقا میرید.
جین:باشه فقط من میترسم مشکلی که نیست.
ا/ت:جیننننن.
جین:نه نه منظورم از ترس هیجان بود.
اقارو میکشه کنار و اروم در گوشش میگه.
جین:اقا توروخدا من دارم از ترس سکته میکنم که کاری کن.
یه نفر:من چیکار کنم اخه اقای جین اگر میخواین سوار نشین.
ا/ت:جین داری چی میگی؟
جین:هیچی.ههههه.
لایک🌌
۴.۵k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.