فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۵
ا/ت و خانمه دیگه فرود اومدن و بعد رفتن جایی که بودن بعد اونجا جینو دید.
ا/ت:جین خوب شدی؟
جین:اره.
ا/ت:خوبه...مرسی که بامن اومدی و ببخشید که مجبورت کردم که سوارشی.
جین:ایرادی نداره.بهم خوش گذشت.
ا/ت:واقعا!
جین:اره.مرسی بهم گفتی که دوتایی بیام.
ا/ت:خواهش...دیگه بریم خونه.
جین:باشه...سوارشو.
ا/ت سوار ماشین شدو جین ا/تو رسوند خونه وبعد رفت.
فردا.
ا/ت پاشود و کارای لازمه رو کرد و یه پیراهن نخی سفید پوشید و تصمیم گرفت که خودش تنهای به کوه بره وکاریو که همیشه ارزو داشت رو انجام بده یعنی پریدن.
اون ماشینشو از پارکینگ دراورد و به سمت کوه حرکت کرد.
لایک❤️👉
ا/ت:جین خوب شدی؟
جین:اره.
ا/ت:خوبه...مرسی که بامن اومدی و ببخشید که مجبورت کردم که سوارشی.
جین:ایرادی نداره.بهم خوش گذشت.
ا/ت:واقعا!
جین:اره.مرسی بهم گفتی که دوتایی بیام.
ا/ت:خواهش...دیگه بریم خونه.
جین:باشه...سوارشو.
ا/ت سوار ماشین شدو جین ا/تو رسوند خونه وبعد رفت.
فردا.
ا/ت پاشود و کارای لازمه رو کرد و یه پیراهن نخی سفید پوشید و تصمیم گرفت که خودش تنهای به کوه بره وکاریو که همیشه ارزو داشت رو انجام بده یعنی پریدن.
اون ماشینشو از پارکینگ دراورد و به سمت کوه حرکت کرد.
لایک❤️👉
۳.۱k
۱۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.