ما کسی را نداشتیم که با او زیر باران قدم بزنیم

ما کسی را نداشتیم که با او زیر باران قدم بزنیم
دست در دست هم به صدای خش خش برگ ها زیر پایمان گوش دهیم
عکس های پاییزی بگیریم و کیف کنیم از این همه رنگ و رنگ و رنگ
دست های یخ زده مان را با گرفتن دست های یکدیگر گرم کنیم

ما باز هم تنها قدم زدیم
تنها روی جدول راه رفتیم
دستهایمان را در جیب پالتومان گرم کردیم
غروب هایش دلگیرتر شدیم
و فکر کردیم به "روزهای شبیه به هم بی دلبر..."
#مونا_کریمی


#عاشقانه_ای_به_وقت_دلتنگی
دیدگاه ها (۴)

#طرح_ناخن #لاک #مد

#طرح_ناخن #لاک #مد

ما را که «تو» منظوری، خاطر نَرود جایی... #سعدی #عاشقانه_ای_ب...

دست به بَند می‌دَهم، گَر تو اسیر می‌بَری... #سعدی #عاشقانه_ا...

قهوه تلخ پارت ۶۱به یک اتاق دیگه رفتیم و همون مرد رو دوباره ه...

اولین دیدار

در اعماق وجودم p13

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط