پارت۲۲
#پارت۲۲
_باشه(لب جونگکوک رو میبوسه)
+عافرین
_میگم کی برام گوشی میگیری
+هیچ وقت
_چرا
+چون نمیتونم ببینم پسرا بهت پیام میدن
_اها اوکیه
[فلش بک به ساعت۳ظهر]
_حوصلم سر رفته پاشم بریم ببینم جونگکوک چیکار میکنه
(یوری در میزنه)
+بیا تو
_ددی(کیوت)
+جونم
_حوصلم سر رفته(کیوت)
+گوشیم روی تخته
_نه من گوشی رو نموخام(کیوت)
+پس چی میخوای
_میای بازی کنیم(کیوت)
+من با این قدم با تو بازی کنم
_توروخدا
+حالا چی بازی
_مثلا تو چشمت رو بستی و منم قایم شدم اگه تو بتونی منو پیدا کنی هر کاری که دوست داری بکنی
+هر کاری
_هر کاری
+باشه اوکیه پس من چشم میزارم
_اینجا کوچیکه بریم پایین
(بچه ها جونگکوک داشت با لبتاب کار میکرد بخاطر همون گفت به یوری گوشیش رو برداره)
+باشه
(بازیشون شروع شد)
+خب باشه بپر قایم شو بیبی که اگه پیدات کم به فاک میری
_عه
+بدو
ویو یوری
جایی رفتم قایم شدم که عقل جنم نمیرسید توی اتاق خودش زیر تخت اونجا بودم که یهو اومد توی اتاق گوشیش زنگ خورد
ویو جونگکوک
بعد از اینکه شمارشم تموم شد هرجارو که گشتم نبود بعد گفتم برم بالا رفتم بالا توی اتاق خودم که گوشیم زنگ خورد جواب که دادم تهیونگ بود میگفت زودتر بریم اونجا بعد از اینکه قطع کردم دستم رو بردم زیر تخت
ویو یوری
جونگکوک قطع که کرد دستش رو اورد زیر تخت و یهو منو کشید بیرون
+اهان پس اینجایی بیبی(میخنده)
_خب حالاکه منو پیدا کردی چیکارم میکنی
+الان که نمیتونم ولی شب چرا الان پاشو اماده شو تهیونگ زنگ زد گفت زودتر بریم اونجا
_باشه........بگو میخوای چیکارم کنی
+شب کاری میکنم نتونی راه بری همین(یوری رو میزاره زمین و میره بیرون)
_منظورش چی بود دیگه اح ولش کن برم اماده بشم حالا که منظورش رو کامل نگفت منم حرصش رو درمیارم پس صداش زدم
_جونگکوک
+جونم
_قراره توی استخر هم بریم
+اره
_پس من مایو بردارم
+نه نمیخواد اونجا داره
_اها باشه میتونی بری
+لازم به گفتنت نبود دارم میرم
_باشه
ویو یوری
بعد رفتن جونگکوک باز ترین لباسم رو پوشیدم(عکس میزارم) بعدش هم میکاپم چون حوصله نداشتم دیگه نکردم موهامو شونه کردم و حالت دادم که صدای جونگکوک اومد که میگفت بیام پایین منم گفتم باشه و رفتم بیرون
_خب خب من اومدم
+منتظرم
_واسه چی
+واسه اونی که تنته
_خب مگه چیه
+چیه هه برو عوض کن منتظرم
_جونگکوک توروخدا نکن
+عه عوض نمیکنی نه
_نه
+پس اوکیه نمیریم الان زنگ میزنم تهیونگ بگم که دیگه نمیایم
_نه نه نه الان عوض میکنم
+عافرین انگار داره میره مهمونی.......شب واست دارم اخه
_بیا این خوبه(رفت لباسش رو عوض کرد)
+اینم پاهات معلومه ولی خب اشکال نداره قراره خودت تاوان شو پس بدی بیبی بیا بریم
_هوفففف باشه
عروسی داییم بود نتونستم پارت بزارم
_باشه(لب جونگکوک رو میبوسه)
+عافرین
_میگم کی برام گوشی میگیری
+هیچ وقت
_چرا
+چون نمیتونم ببینم پسرا بهت پیام میدن
_اها اوکیه
[فلش بک به ساعت۳ظهر]
_حوصلم سر رفته پاشم بریم ببینم جونگکوک چیکار میکنه
(یوری در میزنه)
+بیا تو
_ددی(کیوت)
+جونم
_حوصلم سر رفته(کیوت)
+گوشیم روی تخته
_نه من گوشی رو نموخام(کیوت)
+پس چی میخوای
_میای بازی کنیم(کیوت)
+من با این قدم با تو بازی کنم
_توروخدا
+حالا چی بازی
_مثلا تو چشمت رو بستی و منم قایم شدم اگه تو بتونی منو پیدا کنی هر کاری که دوست داری بکنی
+هر کاری
_هر کاری
+باشه اوکیه پس من چشم میزارم
_اینجا کوچیکه بریم پایین
(بچه ها جونگکوک داشت با لبتاب کار میکرد بخاطر همون گفت به یوری گوشیش رو برداره)
+باشه
(بازیشون شروع شد)
+خب باشه بپر قایم شو بیبی که اگه پیدات کم به فاک میری
_عه
+بدو
ویو یوری
جایی رفتم قایم شدم که عقل جنم نمیرسید توی اتاق خودش زیر تخت اونجا بودم که یهو اومد توی اتاق گوشیش زنگ خورد
ویو جونگکوک
بعد از اینکه شمارشم تموم شد هرجارو که گشتم نبود بعد گفتم برم بالا رفتم بالا توی اتاق خودم که گوشیم زنگ خورد جواب که دادم تهیونگ بود میگفت زودتر بریم اونجا بعد از اینکه قطع کردم دستم رو بردم زیر تخت
ویو یوری
جونگکوک قطع که کرد دستش رو اورد زیر تخت و یهو منو کشید بیرون
+اهان پس اینجایی بیبی(میخنده)
_خب حالاکه منو پیدا کردی چیکارم میکنی
+الان که نمیتونم ولی شب چرا الان پاشو اماده شو تهیونگ زنگ زد گفت زودتر بریم اونجا
_باشه........بگو میخوای چیکارم کنی
+شب کاری میکنم نتونی راه بری همین(یوری رو میزاره زمین و میره بیرون)
_منظورش چی بود دیگه اح ولش کن برم اماده بشم حالا که منظورش رو کامل نگفت منم حرصش رو درمیارم پس صداش زدم
_جونگکوک
+جونم
_قراره توی استخر هم بریم
+اره
_پس من مایو بردارم
+نه نمیخواد اونجا داره
_اها باشه میتونی بری
+لازم به گفتنت نبود دارم میرم
_باشه
ویو یوری
بعد رفتن جونگکوک باز ترین لباسم رو پوشیدم(عکس میزارم) بعدش هم میکاپم چون حوصله نداشتم دیگه نکردم موهامو شونه کردم و حالت دادم که صدای جونگکوک اومد که میگفت بیام پایین منم گفتم باشه و رفتم بیرون
_خب خب من اومدم
+منتظرم
_واسه چی
+واسه اونی که تنته
_خب مگه چیه
+چیه هه برو عوض کن منتظرم
_جونگکوک توروخدا نکن
+عه عوض نمیکنی نه
_نه
+پس اوکیه نمیریم الان زنگ میزنم تهیونگ بگم که دیگه نمیایم
_نه نه نه الان عوض میکنم
+عافرین انگار داره میره مهمونی.......شب واست دارم اخه
_بیا این خوبه(رفت لباسش رو عوض کرد)
+اینم پاهات معلومه ولی خب اشکال نداره قراره خودت تاوان شو پس بدی بیبی بیا بریم
_هوفففف باشه
عروسی داییم بود نتونستم پارت بزارم
۲۰۶
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.