serendipity forever rain پارت ۴
#serendipity #forever_rain #پارت_۴
JIMIN POV*
وقتی بیدار شدم تویه اتاق بودم یه اتاق که سرماش تموم وجودمو میگرفت
نمیدونم چرا ولی اون اتاق خیلی برام اشنا بود
یه دفعه کلی خاطرات ناشناخته برام زنده شد
از پسری که نمیخندید چقدر شبیه ام بود
از پسری که بهش میگفتن لاشی
از پسری که خودش پدر و مادرشو کشت
از پسری که .....عاشق شد
سرم درد گرفته بود اون پسر من بودم؟چطور...؟
JUNGKOOK POV *
ماشینو پارک کردم رفتم تو خونه
یونگی باز بدون اجازه یه من بویه دود و دم راه انداخته بود
این پسر چرا نیمتونه سیگارو ترک کنه؟
هه....باید به اون یارو یمگفتم که انقدر سیگار رویه تنش خاموش نکنه
رفتم تو اتاقم صدایه هق هق خفه ای رو میشنیدم
با تعجب به پسری که به صورت جنینی کنار تختم نشسته بود نگاه کردم
وایسا....این که همون پرستاره بود
اخمامو کردم توهم مگه نمیدونست کسی حق نداره پاشو بزاره تو اتاقم
~~~~~~
نظر میخواما میدونم کم بود:|
JIMIN POV*
وقتی بیدار شدم تویه اتاق بودم یه اتاق که سرماش تموم وجودمو میگرفت
نمیدونم چرا ولی اون اتاق خیلی برام اشنا بود
یه دفعه کلی خاطرات ناشناخته برام زنده شد
از پسری که نمیخندید چقدر شبیه ام بود
از پسری که بهش میگفتن لاشی
از پسری که خودش پدر و مادرشو کشت
از پسری که .....عاشق شد
سرم درد گرفته بود اون پسر من بودم؟چطور...؟
JUNGKOOK POV *
ماشینو پارک کردم رفتم تو خونه
یونگی باز بدون اجازه یه من بویه دود و دم راه انداخته بود
این پسر چرا نیمتونه سیگارو ترک کنه؟
هه....باید به اون یارو یمگفتم که انقدر سیگار رویه تنش خاموش نکنه
رفتم تو اتاقم صدایه هق هق خفه ای رو میشنیدم
با تعجب به پسری که به صورت جنینی کنار تختم نشسته بود نگاه کردم
وایسا....این که همون پرستاره بود
اخمامو کردم توهم مگه نمیدونست کسی حق نداره پاشو بزاره تو اتاقم
~~~~~~
نظر میخواما میدونم کم بود:|
۱۲.۴k
۲۶ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.