Feik shadows of my Heart
Feik: shadows of my Heart
in the silence between us, love still whispers
اخبار کره ی جنوبی: امروز خانم هونگ هی جو ایران را ترک و به مقصد کره ی جنوبی امدند فردا رأس ساعت ۵ عصر بزرگترین شرکت کره تاسیس خواهد شد
هی جو: از اونجایی که فردا قرار بود کلی کار انجام بدم میخواستم استراحت کنم اما گفتم یکم به خونه برسم و تمیزش کنم پس نشستم و حسابی خونه رو تمیز کردم خیلی بزرگ بود و تمیز کردنش کلی وقت میبرد
ساعت ۹:۳۰ pm:
هی جو: وقتی ساعت رو دیدم پشمای نداشتم ریخت یعنی من این همه تمیز کاری کردم؟ داشتم با خودم فکر میکردم که با صدای شکمم رشته افکارم پاره شد پس همین که میخواستم برم غذا بخورم یادم افتاد من که هیچی تو خونه ندارم بلند شدم و رفتم لباسم رو پوشیدم سویچ ماشین رو هم برداشتم و رفتم سمت بزرگترین فروشگاه کره وقتی رسیدم ماسکم رو زدم که کسی نشناسم و وارد فروشگاه شدم اما خوب هنوز وارد نشده بودم که مردم شناختنم اما خوب خدا رو شکر فقط در گوش هم حرف میزدن البته که من همش رو شنیدم
غریبه۱: وای نگاه کن باورم نمیشه یعنی الان هونگ هی جو روبروم قرار داره؟(ذوق)
غریبه۲: وای اره نگاش کن چقدر خوشگله(ذوق)
هی جو: بهشون لبخندی زدم و یه سبد برداشتم و شروع کردم به کلی خرید کردن
in the silence between us, love still whispers
اخبار کره ی جنوبی: امروز خانم هونگ هی جو ایران را ترک و به مقصد کره ی جنوبی امدند فردا رأس ساعت ۵ عصر بزرگترین شرکت کره تاسیس خواهد شد
هی جو: از اونجایی که فردا قرار بود کلی کار انجام بدم میخواستم استراحت کنم اما گفتم یکم به خونه برسم و تمیزش کنم پس نشستم و حسابی خونه رو تمیز کردم خیلی بزرگ بود و تمیز کردنش کلی وقت میبرد
ساعت ۹:۳۰ pm:
هی جو: وقتی ساعت رو دیدم پشمای نداشتم ریخت یعنی من این همه تمیز کاری کردم؟ داشتم با خودم فکر میکردم که با صدای شکمم رشته افکارم پاره شد پس همین که میخواستم برم غذا بخورم یادم افتاد من که هیچی تو خونه ندارم بلند شدم و رفتم لباسم رو پوشیدم سویچ ماشین رو هم برداشتم و رفتم سمت بزرگترین فروشگاه کره وقتی رسیدم ماسکم رو زدم که کسی نشناسم و وارد فروشگاه شدم اما خوب هنوز وارد نشده بودم که مردم شناختنم اما خوب خدا رو شکر فقط در گوش هم حرف میزدن البته که من همش رو شنیدم
غریبه۱: وای نگاه کن باورم نمیشه یعنی الان هونگ هی جو روبروم قرار داره؟(ذوق)
غریبه۲: وای اره نگاش کن چقدر خوشگله(ذوق)
هی جو: بهشون لبخندی زدم و یه سبد برداشتم و شروع کردم به کلی خرید کردن
- ۲.۴k
- ۲۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط