مافیای سرد
پارت ۱۸
پ.ک : دختره ی هر.زهههههههه
م.ج : چیییییییی این دروغه چی داری میگی جونگ کوک
پ.ک : خفهههههه شووووو از همون اول نباید بهتون فرصت میدادم که دوباره جبران کنید آشغالللللللللل....
فلش بک به ۸ سال قبل
جونگ کوک وقتی ۱۶ سالش بود زندگی عالی داشت اما خانواده جیسو با استفاده از بابای جونگ کوک پولاشون رو بالا کشیدن اما بعد بعد ۶ سال برگشتن ازشون عذر خواهی میکنن و خواستن که با استفاده از شرکتاشون و ازدواج جونگ کوک و جیسو پولاشون رو بالا بکشن دوباره! و جیسو با دوست پسرش ازدواج کنه !
پایان فلش بک
م.ج : داداش ...
پ.ک : خفههههه شو به من نگو داداش همین الان گورتو گم کن .... حالا!( داد )
اونا هم چون میدونستن نمیتونن کاری کنن رفتن....
پ.ک : پسرم باید حرفت رو گوش دادم واقعا متاسفم پسرم !
ـ اشکال ندارد فقط من و ات ازدواج کنیم خوبه !
( جونگ کوک جان چه گیری دادی شما به ازدواج قبول کرد دیگه!!!)
پ.ک : چشم باشه امر دیگه ای نداری ( خنده )
ـ نه ولی هفته دیگه باید عروسی بگیریم
پ.ک : باشه بابا .... مثل اینکه خیلی عجله داری ( خنده ) ادامه دارد
ببخشید کم شد 😅🤧
پ.ک : دختره ی هر.زهههههههه
م.ج : چیییییییی این دروغه چی داری میگی جونگ کوک
پ.ک : خفهههههه شووووو از همون اول نباید بهتون فرصت میدادم که دوباره جبران کنید آشغالللللللللل....
فلش بک به ۸ سال قبل
جونگ کوک وقتی ۱۶ سالش بود زندگی عالی داشت اما خانواده جیسو با استفاده از بابای جونگ کوک پولاشون رو بالا کشیدن اما بعد بعد ۶ سال برگشتن ازشون عذر خواهی میکنن و خواستن که با استفاده از شرکتاشون و ازدواج جونگ کوک و جیسو پولاشون رو بالا بکشن دوباره! و جیسو با دوست پسرش ازدواج کنه !
پایان فلش بک
م.ج : داداش ...
پ.ک : خفههههه شو به من نگو داداش همین الان گورتو گم کن .... حالا!( داد )
اونا هم چون میدونستن نمیتونن کاری کنن رفتن....
پ.ک : پسرم باید حرفت رو گوش دادم واقعا متاسفم پسرم !
ـ اشکال ندارد فقط من و ات ازدواج کنیم خوبه !
( جونگ کوک جان چه گیری دادی شما به ازدواج قبول کرد دیگه!!!)
پ.ک : چشم باشه امر دیگه ای نداری ( خنده )
ـ نه ولی هفته دیگه باید عروسی بگیریم
پ.ک : باشه بابا .... مثل اینکه خیلی عجله داری ( خنده ) ادامه دارد
ببخشید کم شد 😅🤧
۳۰۹
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.