عشق جنگی من

پارت 10
+ببخشید وسط حرفتون میپرم ولی میتونید ببین ایشون کی هستم و واسه کی کار میکنن
£بله لیدی
_میک...
ا/ت دستش رو کشید رو لب جونگ کوک و گفت
+هیس وایسا ب کارمون برسیم بعدا هرچغدر دوست داری کتلتش کن باش
_هه باشه
+افرین
£خب ایشون پارک جیم هستن و جاسوس یک سازمانی هستن
+میشه بگین کدوم سازمان
£تا فردا امادس
_باشه ممنون
ا/ت برگشت و با چیزی که دید خشکش زد
یک زنی :حواسَت رو جمع کن و به راهت ادامه بده تا ب آن برسی و وقتی که اون رو دیدی بهش رهم نکن
و رفت
+جونگ کوک
_چیشده بیبی
+اون زن اونجا بود و.. و
_و چی
+بعدا بهت میگم
_باشه
_خوب جین ما میریم بای
+خدافظ
_بای بای خوب حالتی رم از اینا استفاده کنم
فلش بک ب عمارت
کوک دست ا/ت رو گرفت
_بیبی میشه بگی چیشده
+وقتی که اونجا بودیم هیچ فقط یکم َرک گیج رفت و همین
_اها خوب اوکی تو برو بخواب خسته ای
+باشه شبت بخیر
ویو کوک
وقت پیششم خیلی خوشحالم ولی اینجا یک چیزی مشکوک میزنه باید امشب تتوی همه چی رو در بیارم اون زن اونجا بود آخه چه زنی
ویو ا/ت
ب راحت ادامه بده تا ب او برسی و اگر هم رسیدی بهش رهم نکن
اون کیه اونی که میگه کیه من میشناسمش نع حتما خیالاتی شدم
برم یکم بخواب تا فردا بریم بیرون کلی کار دارم اوفف چغدر خستم
دوباره اون زن پیداش شد
اون زن :این موضوع را به هیچ نگو و ب راحت ادامه بده و ب اون مرد برس و زنده اش نزار
+ان کیه خدا دارم دیونه میشممم