فیک هوسوک
فیک هوسوک
فقط برای تو اجبار بود۷
شرط پارت بعد :۵ لایک
۷ کامنت
من :بسیار خب اما اجازه هست ی نفر قرص ها و دارو هام رو از بیرون برام بیاره ؟
هوسوک :امیدوارم که قرصا توی گلوت گیر کنن و بمیری !!
من :ی خواهشی ازت دارم .
هوسوک :چته ؟
من :وقتی که داشتم میمردم نامه ای که برات گذاشتم رو بخون .
از زبون هوسوک :
چرا وقتی اینو گفت احساس بدی بهم دست داد و حس کردم واقعا قراره بمیره ؟اصلا چرا همچین حرفی بزنه ؟؟
بی اهمیت رفتم اتاقم و خودمو پرت کردم روی تخت فکرم درگیر حرفاش بود چرا هر چی میگفتم فقط میگه چشم؟؟این دختر غرور نداره ؟؟
از زبون هه سو :
برگشتم اتاقم و سعی کردم بخوابم اما تا صبح نتونستم چشم روی هم بزارم الان دیگه همه چی برام تار بود .....نمتونستم نقاشیش رو کامل کنم یا حتی چیزی بنویسم ؟؟؟هیچ وقت نمیتونست بفهمه من چه مشکلی دارم احتمالا توی تنهایی خودم میمیرم و بدون اینکه کسی دلیل زندگیم رو بدونه ؟؟پس چرا دارم تلاش میکنم بیشتر این زندگی لعنتی رو ادامه بدم ؟؟چرا دارم به خودم عذاب میدم ؟؟افتاب که در اومد ی پیراهن که تا زیر زانو هام بود و صورتی کمرنگ بود پوشیدم ....مو هام رو شونه کردم و باز گذاشتم و رفتم طبقه ی پایین به خاطر اینکه دکترم حدس میزد نتونم ببینم تمرین کرده بودم الان که میدیدم فقط همه جا تار بود .به اجوما سلام کردم گفتم :اجوما میخوام برم توی باغ
لبخندی زدم و رفتم سمت در خروجی که هوسوک از بالای پله ها فریاد زد:مگر من نگفتم حق نداری بری بیرون از خونه ؟؟
#بی_تی_اس
#کیم_نامجون
#کیم_سوکجین
#مین_یونگی
#جانگ_هوسوک
#پارک_جیمین
#کیم_تهیونگ
#جئون_جونگکوک
#نامجون
#سوکجین
#یونگی
#هوسوک
#جیمین
#تهیونگ
#جونگکوک
#آرام
#جین
#یونگی
#جیهوپ
#موچی
#ته_ته
#جی_کی
#آرمی
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_هوسوک
#فیک_یونگی
#فیک_جین
#فیک_نامجون
#میکس_بی_تی_اس
#میکس_جونگکوگ
#میکس_تهیونگ
#میکس_جیمین
#میکس_هوسوک
#میکس_یونگی
#میکس_جین
#میکس_نامجون
#ویدیو_فان_بی_تی_اس
#bts
فقط برای تو اجبار بود۷
شرط پارت بعد :۵ لایک
۷ کامنت
من :بسیار خب اما اجازه هست ی نفر قرص ها و دارو هام رو از بیرون برام بیاره ؟
هوسوک :امیدوارم که قرصا توی گلوت گیر کنن و بمیری !!
من :ی خواهشی ازت دارم .
هوسوک :چته ؟
من :وقتی که داشتم میمردم نامه ای که برات گذاشتم رو بخون .
از زبون هوسوک :
چرا وقتی اینو گفت احساس بدی بهم دست داد و حس کردم واقعا قراره بمیره ؟اصلا چرا همچین حرفی بزنه ؟؟
بی اهمیت رفتم اتاقم و خودمو پرت کردم روی تخت فکرم درگیر حرفاش بود چرا هر چی میگفتم فقط میگه چشم؟؟این دختر غرور نداره ؟؟
از زبون هه سو :
برگشتم اتاقم و سعی کردم بخوابم اما تا صبح نتونستم چشم روی هم بزارم الان دیگه همه چی برام تار بود .....نمتونستم نقاشیش رو کامل کنم یا حتی چیزی بنویسم ؟؟؟هیچ وقت نمیتونست بفهمه من چه مشکلی دارم احتمالا توی تنهایی خودم میمیرم و بدون اینکه کسی دلیل زندگیم رو بدونه ؟؟پس چرا دارم تلاش میکنم بیشتر این زندگی لعنتی رو ادامه بدم ؟؟چرا دارم به خودم عذاب میدم ؟؟افتاب که در اومد ی پیراهن که تا زیر زانو هام بود و صورتی کمرنگ بود پوشیدم ....مو هام رو شونه کردم و باز گذاشتم و رفتم طبقه ی پایین به خاطر اینکه دکترم حدس میزد نتونم ببینم تمرین کرده بودم الان که میدیدم فقط همه جا تار بود .به اجوما سلام کردم گفتم :اجوما میخوام برم توی باغ
لبخندی زدم و رفتم سمت در خروجی که هوسوک از بالای پله ها فریاد زد:مگر من نگفتم حق نداری بری بیرون از خونه ؟؟
#بی_تی_اس
#کیم_نامجون
#کیم_سوکجین
#مین_یونگی
#جانگ_هوسوک
#پارک_جیمین
#کیم_تهیونگ
#جئون_جونگکوک
#نامجون
#سوکجین
#یونگی
#هوسوک
#جیمین
#تهیونگ
#جونگکوک
#آرام
#جین
#یونگی
#جیهوپ
#موچی
#ته_ته
#جی_کی
#آرمی
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_هوسوک
#فیک_یونگی
#فیک_جین
#فیک_نامجون
#میکس_بی_تی_اس
#میکس_جونگکوگ
#میکس_تهیونگ
#میکس_جیمین
#میکس_هوسوک
#میکس_یونگی
#میکس_جین
#میکس_نامجون
#ویدیو_فان_بی_تی_اس
#bts
۳۳.۵k
۰۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.