Forbidden love
Forbidden love
پارت۱۶
~قبل از اینکه تهیونگ کار جدیدی بکنه سریع از اتاق زدم بیرونو از پله ها رفتم پایین
©ارباب جوان بیدار شدید
~بله
©میز صبحانه رو بچینم
~ممنون میشم
©چشم الان میچینم
#پایین رفتم با دیدن چشم های براق و ذوق زده خدمتکار موقع حرف زدن با کوک حرصم گرفت و از عصبانیت قرمز شدم کور خوندی کوک مال منم
©جناب جئون خیلی مهربونه حتی با خدمتکارا
#کوک
~بله
#بیا اینجا کارت دارم
~اومدم،چیزی شده؟
# اون دختر روت کراش داره
~چیی؟
#گفتم اون دوست داره، بعدم کوک رو محکم بغل کردمو روبه دختر گفتم من دوست پسر کوکم و اگر راجب این موضوع چیزی به کسی بگی تیکه بزرگت گوشته، شانس آوردیم امروز جمعه بود و فقط اون خدمتکار برای آماده کردن صبحانه اومده بود اینجا و بعدم میرفت
©بله قربان ، (چی این امکان نداره جناب جئون و جناب کیم غیر ممکنه)
پارت۱۶
~قبل از اینکه تهیونگ کار جدیدی بکنه سریع از اتاق زدم بیرونو از پله ها رفتم پایین
©ارباب جوان بیدار شدید
~بله
©میز صبحانه رو بچینم
~ممنون میشم
©چشم الان میچینم
#پایین رفتم با دیدن چشم های براق و ذوق زده خدمتکار موقع حرف زدن با کوک حرصم گرفت و از عصبانیت قرمز شدم کور خوندی کوک مال منم
©جناب جئون خیلی مهربونه حتی با خدمتکارا
#کوک
~بله
#بیا اینجا کارت دارم
~اومدم،چیزی شده؟
# اون دختر روت کراش داره
~چیی؟
#گفتم اون دوست داره، بعدم کوک رو محکم بغل کردمو روبه دختر گفتم من دوست پسر کوکم و اگر راجب این موضوع چیزی به کسی بگی تیکه بزرگت گوشته، شانس آوردیم امروز جمعه بود و فقط اون خدمتکار برای آماده کردن صبحانه اومده بود اینجا و بعدم میرفت
©بله قربان ، (چی این امکان نداره جناب جئون و جناب کیم غیر ممکنه)
- ۱.۹k
- ۰۹ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط