Forbidden love

Forbidden love
پارت۱۴
#بعد از اینکه این دورهمی تموم شد همراه کوک سمت ماشین رفتیم حدود ساعت های ده شب بود همه داشتن راجب آینده اشون بحث میکردن ولی کوک همش در گوشم فحشم میداد منم جواب فحشاشو میدادم سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم به خونه رسیدیم و وارد اتاق شدیم لباسامونو عوض کردیم خواستم به تحریک کردن کوک ادامه بدم که دیدم رو تخت دراز کشیدو با قیافه مظلومانه داره نگاهم می‌کنه
~میشه فقط بخوابیم فردا هر کاری خواستی بکن
#روی تخت دراز کشیدم و کوک رو تو آغوش گرفتم و موهاشو نوازش کردم میتونی امشبو بخوابی بیبی
~ممنونم
#خمیازه ای کشیدو چشماشو بستم منم چشماموبستم جفتمون به خواب رفتیم
فردا
~از خواب بیدار شدم ته هنوز خواب بود یه چیزی خیلی عجیبه من همیشه کابوس پدرو مادرمو می‌دیدم ولی از وقتی ته پیشم می‌خوابه دیگه کابوس نمی‌بینم یا وجود اینکه قاتل پدرو مادرم اونه داشتم فکر میکردم که ته از خواب بیدار شد
#صبح بخیر کوک
~صبح توهم بخیر ته
# حرفت که یادت نرفته
~کدوم حرف
#که امروز هرکاری خواستم میتونم بکنم
~اها خب من یچیزی گفتم حالا
#کوک من می‌دونم چطوری وارد رد روم شم
~لبخند شیطانی که زد باعث شد لرز به جونم بیوفته مرتیکه هیز
دیدگاه ها (۰)

Forbidden loveپارت ۱۵~بزار از جامون پاشیم حداقل #بوسه ای به ...

Forbidden loveپارت۱۶~قبل از اینکه تهیونگ کار جدیدی بکنه سریع...

Forbidden loveپارت ۱۳~تمام نگاهم رو ته بود که بهم اشاره کرد ...

Forbidden loveپارت۱۲#تا اومدم لباشو ببوسم صدای زنگ گوشیم بلن...

فیک پدرخوانده پارت۶غذا ها رسیدن جیمین فوری به سمتم اومد و غذ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط