چشمای قشنگ تو
#part77
چشمای قشنگ تو✨
دیانا: بریم دیگ چرا وایسادینن من خستممم
مهشاد:کجا بریمم
ارسلان:هعی بچه خنگم نماز خونه منظورشه دیگ
مهشاد:ارسلانننننننننننن
ارسلان:هیسس چته اروم
مهشاد:بهم گفتی بچه و فضولللل
متین:نه اروم با دیانا بودد
دیانا:اره ارسلانننننن
ارسلان:نه بـ...
دیانا:قهرممم
ارسلان:متین خدا لعنتت کنه
متین:به من چههه
ارسلان:ب تو چههه؟ همششش زیر سر توعه
متین:نه داداش زنت خیلی لوسهه
محراب:چیی من خواهرمو ب این نمدم
ارسلان:فک کردی من خواهرمو ب ت می دممم
دیانا و مهشاددد: بسععع
مهشاد:دعوا نکنید من و دیانا قصد ادامه تحصیل داریم مگه نه
دیانا:اوهوم واسه خودتون نبرید و بدوزید
متین: خو اوکی بریم. دیگ
مهشاد:کجا
ارسلان:وایییی مهشاددد نماز خونه
مهشاد:اهانننن
دیانا:هعییی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دیانا
ب سمت نماز خونه رفتیم نمدونم این ارسلان چرا نمیا منت کشی کنه پرو شده ها😂
مهشاد:دیانااااااا
دیانا:هااا چته
مهشاد:ب چی فک میکنی سه ساعته دارم صدات میکنم
دیانا:مننن!؟
مهشاد:پ ن عمم
ارسلان:ساکت شید میخوام بخوابمم
دیانا:ب ط چ
ارسلان:الان نمیشه ولی فردا واست دارممم
دیانا:داداش محرابمم نمزاره مگ ن؟
محراب:____
دیانا:محراببب
محراب:بله چیه چی شده کی حمله کردع
مهشاد:هیچی تو باغ نیستی بگیر بخواب
متین:دیانا من نمزارم کاریت کنه فقطططط بخوابید
دیانا:باشع باو
چشمای قشنگ تو✨
دیانا: بریم دیگ چرا وایسادینن من خستممم
مهشاد:کجا بریمم
ارسلان:هعی بچه خنگم نماز خونه منظورشه دیگ
مهشاد:ارسلانننننننننننن
ارسلان:هیسس چته اروم
مهشاد:بهم گفتی بچه و فضولللل
متین:نه اروم با دیانا بودد
دیانا:اره ارسلانننننن
ارسلان:نه بـ...
دیانا:قهرممم
ارسلان:متین خدا لعنتت کنه
متین:به من چههه
ارسلان:ب تو چههه؟ همششش زیر سر توعه
متین:نه داداش زنت خیلی لوسهه
محراب:چیی من خواهرمو ب این نمدم
ارسلان:فک کردی من خواهرمو ب ت می دممم
دیانا و مهشاددد: بسععع
مهشاد:دعوا نکنید من و دیانا قصد ادامه تحصیل داریم مگه نه
دیانا:اوهوم واسه خودتون نبرید و بدوزید
متین: خو اوکی بریم. دیگ
مهشاد:کجا
ارسلان:وایییی مهشاددد نماز خونه
مهشاد:اهانننن
دیانا:هعییی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دیانا
ب سمت نماز خونه رفتیم نمدونم این ارسلان چرا نمیا منت کشی کنه پرو شده ها😂
مهشاد:دیانااااااا
دیانا:هااا چته
مهشاد:ب چی فک میکنی سه ساعته دارم صدات میکنم
دیانا:مننن!؟
مهشاد:پ ن عمم
ارسلان:ساکت شید میخوام بخوابمم
دیانا:ب ط چ
ارسلان:الان نمیشه ولی فردا واست دارممم
دیانا:داداش محرابمم نمزاره مگ ن؟
محراب:____
دیانا:محراببب
محراب:بله چیه چی شده کی حمله کردع
مهشاد:هیچی تو باغ نیستی بگیر بخواب
متین:دیانا من نمزارم کاریت کنه فقطططط بخوابید
دیانا:باشع باو
۲.۲k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.