عشقمافیایمن پارت دوم

#عشق_مافیای_من پارت دوم
همینطوری که موهای چوکی توی باد میرقصیدن دازای محو اون بود
با یه مشت از طرف چویا به خودش امد
&هویییی روانی دردم امد
_به خواهر من زل نزن نبرد بوم
رفتن*
پرش به چند روز بعد*
داشتم توی خیابون قدم میزدم
لباسش رو میزارم*
موهای صاف و نارنجیم توی باد تکون میخوردن*
که چندتا پسر مزاحمم شدن بردنم داخل یه بم بست
یکیشون:هی کوچولو پول بهمون بده
یکی دیگه:محبت داری؟
دازای داشت این صحنات رو میدید و همینطوری که دست میزد میومد سمتشون که دستشو روی شونه ی یکی از اونها گذاشت
&بد نیست دارید به دوست دختر من نزدیک میشید نگاه بسیار ترسناک*
قرار کردن*
من دوست دخترت ( تا امدم اینم بگم دستشو گذاشت روی دهنم و یه بوسه ی غیر مستقیم زد بهم*)
چیکار میکنیییی
&کاری نمیکنم فقط دارم به دوست دخترم ابراز علاقه میکنم خنده*
من دوست دخترت نیست ممممم داد*
خمارییییی پارت بعدی باید ۵ تا لایک بخوره
دیدگاه ها (۰)

برادر مائو مائو کانهیلین💫🖤سوال پست:استایلت رو توصیف کناصکی؟ ...

مائو مائو و جینشی💫🖤سوال پست:شیپ مورد علاقت توی خاطرات یک دار...

واگوری💫🖤سوال پست:لبوبو داری؟ اصکی؟ پاره ای سیسیدرخواستی؟ میپ...

واگوری و رینتارو💫🖤سوال پست:مامانت یا بابات؟ اصکی؟ پاره ای سی...

#عشق_مافیای_من پارت سهقرمز شدم*دازای؛ گوگولی شدیییییافتادم ی...

هنتای :: سوکوکو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط