اوایل زندگی
اوایل زندگی
جان وین گیسی در شیکاگو، ایلینویز، در ۱۷ مارس ۱۹۴۲، دومین فرزند و تنها پسر جان استنلی گیسی بود. پدرش تعمیرکار ماشین و کهنه سرباز جنگ جهانی اول و مادرش خانهدار بود. گیسی تبار لهستانی و دانمارکی بود و خانوادهاش کاتولیک بودند. پدربزرگ و مادربزرگ پدری او (که نام خانوادگی را «گاتزا» یا «گاکا» مینوشتند) از لهستان (در آن زمان بخشی از ایالت پروس آلمان) به ایالات متحده مهاجرت کرده بودند.
دوران کودکی
گیسی با مادر و دو خواهرش صمیمی بود، اما رابطه مناسبی با پدرش نداشت، پدرش یک فرد الکلی بود که خانوادهاش را مورد آزار جسمی قرار میداد. پدرش او را تحقیر میکرد و معمولاً او را «خنگ و احمق» خطاب میکرد و او را به نحو نامناسبی با خواهرانش مقایسه میکرد. از اولین خاطرات گیسی این بود که پدرش او را با کمربند چرمی به دلیل به هم ریختن تصادفی اجزای موتور ماشینی که او مونتاژ کرده بود کتک زد. مادرش سعی کرد از پسرش در برابر آزار و اذیت پدرش محافظت کند، اما این حمایت مادر منجر به اتهاماتی مبنی بر اینکه او یک " دختر " و یک بچه لوس است که "احتمالاً همجنسگرا خواهد بود، شد. با وجود این بدرفتاری، گیسی همچنان پدرش را دوست داشت،
اما احساس میکرد که از نظر پدرش «هرگز به اندازه کافی خوب نیست».
در سال ۱۹۴۹، به پدر گیسی اطلاع دادند که پسرش و پسر دیگری در حال نوازش جنسی با یک دختر جوان دستگیر شده بودند. پدرش به عنوان مجازات او را با تیغ شلاق زد. در همان سال، یک دوست خانوادگی و پیمانکار گاهی اوقات گیسی را در کامیونش مورد آزار و اذیت قرار میداد. گیسی هرگز در این مورد به پدرش نگفت، زیرا میترسید پدرش او را سرزنش کند.
گیسی کودکی چاق و غیر ورزشکار بود. به دلیل عارضه قلبی، به او گفته شد که از هر گونه ورزش در مدرسه اجتناب کند در کلاس چهارم، گیسی شروع به تجربه غش کردن کرد. او در مواردی به همین دلیل و همچنین در سال ۱۹۵۷ به دلیل ترکیدگی آپاندیس در بیمارستان بستری شد. گیسی بعدها تخمین زد که بین ۱۴ تا ۱۸ سالگی، تقریباً یک سال را در بیمارستان گذراندهاست و کاهش نمرات خود را به کمبود مدرسه نسبت داد. پدرش مشکوک بود که این رفتارها تلاشی برای جلب همدردی و توجه بود و آشکارا پسرش را متهم به جعل این وضعیت در حالی که گیسی روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود، کرد. اگرچه مادر، خواهران، و تعداد کمی از دوستان نزدیکش هرگز به بیماری او شک نکردند، وضعیت پزشکی گیسی هرگز بهطور قطعی تشخیص داده نشد.
جان وین گیسی در شیکاگو، ایلینویز، در ۱۷ مارس ۱۹۴۲، دومین فرزند و تنها پسر جان استنلی گیسی بود. پدرش تعمیرکار ماشین و کهنه سرباز جنگ جهانی اول و مادرش خانهدار بود. گیسی تبار لهستانی و دانمارکی بود و خانوادهاش کاتولیک بودند. پدربزرگ و مادربزرگ پدری او (که نام خانوادگی را «گاتزا» یا «گاکا» مینوشتند) از لهستان (در آن زمان بخشی از ایالت پروس آلمان) به ایالات متحده مهاجرت کرده بودند.
دوران کودکی
گیسی با مادر و دو خواهرش صمیمی بود، اما رابطه مناسبی با پدرش نداشت، پدرش یک فرد الکلی بود که خانوادهاش را مورد آزار جسمی قرار میداد. پدرش او را تحقیر میکرد و معمولاً او را «خنگ و احمق» خطاب میکرد و او را به نحو نامناسبی با خواهرانش مقایسه میکرد. از اولین خاطرات گیسی این بود که پدرش او را با کمربند چرمی به دلیل به هم ریختن تصادفی اجزای موتور ماشینی که او مونتاژ کرده بود کتک زد. مادرش سعی کرد از پسرش در برابر آزار و اذیت پدرش محافظت کند، اما این حمایت مادر منجر به اتهاماتی مبنی بر اینکه او یک " دختر " و یک بچه لوس است که "احتمالاً همجنسگرا خواهد بود، شد. با وجود این بدرفتاری، گیسی همچنان پدرش را دوست داشت،
اما احساس میکرد که از نظر پدرش «هرگز به اندازه کافی خوب نیست».
در سال ۱۹۴۹، به پدر گیسی اطلاع دادند که پسرش و پسر دیگری در حال نوازش جنسی با یک دختر جوان دستگیر شده بودند. پدرش به عنوان مجازات او را با تیغ شلاق زد. در همان سال، یک دوست خانوادگی و پیمانکار گاهی اوقات گیسی را در کامیونش مورد آزار و اذیت قرار میداد. گیسی هرگز در این مورد به پدرش نگفت، زیرا میترسید پدرش او را سرزنش کند.
گیسی کودکی چاق و غیر ورزشکار بود. به دلیل عارضه قلبی، به او گفته شد که از هر گونه ورزش در مدرسه اجتناب کند در کلاس چهارم، گیسی شروع به تجربه غش کردن کرد. او در مواردی به همین دلیل و همچنین در سال ۱۹۵۷ به دلیل ترکیدگی آپاندیس در بیمارستان بستری شد. گیسی بعدها تخمین زد که بین ۱۴ تا ۱۸ سالگی، تقریباً یک سال را در بیمارستان گذراندهاست و کاهش نمرات خود را به کمبود مدرسه نسبت داد. پدرش مشکوک بود که این رفتارها تلاشی برای جلب همدردی و توجه بود و آشکارا پسرش را متهم به جعل این وضعیت در حالی که گیسی روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود، کرد. اگرچه مادر، خواهران، و تعداد کمی از دوستان نزدیکش هرگز به بیماری او شک نکردند، وضعیت پزشکی گیسی هرگز بهطور قطعی تشخیص داده نشد.
۱.۵k
۲۴ دی ۱۴۰۲