دخترایخشنوپسرایمظلوم پارتپنجم

#دخترای_خشن_و_پسرای_مظلوم #پارت_پنجم
از زبون #ریحانه


از خواب بیدار شدم ساعت 8 صبح بود و ثرارمون با لی‌سومان ساعت 9 بود بلند شدم رفتم حموم یه دوش پنج دقیقه‌ای گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم لباس پوشیدم یه ارایش ملایم کردم رفتم پایین دیدم همه امادن صبحانمونو خوردیم نشستیم تو ماشین راه افتادیم سمت کمپانی بالاخره رسیدیم ولی پنج دقیقه دیر کردیم رفتیم تو دفتر لی‌سومان بالاخره اقا تشریف اوردم
ارزو:سلام اقای لی‌سومان
لی‌سومان:سلام دخترا
رویا:شما مارو میشناسید؟؟
وفا:از کجا؟؟
لی‌سومان:خوب بیخیال این
+ما برای استخدام اومدیم
لی‌سومان:درسته اول باید تستون کنم
ارزو:رشته من گریموری
رویا:برای من طراحی رقصه
وفا:طراحی لباس
+عکاسی😒
رفتیم تویه اتاق اول ارزو یه نفر و گریم کرد که لی‌سومان خوشش اومد حالا رفتبم تویه اتاق دیگه رویا یه رقص خفن10 دقیقه‌ای رفت حالا بریم تویه اتاق دیگه و وفا یه لباس خیلی قشنگ طراحی کرد😍حالا نوبت من بود که لی‌سومان زد تو ذوقم
لی‌سومان:خانم ریحانه تا وقتی خوده اکسو بیاد و شما ازش عکس بگیرید انتخاب میشید منتظر باشید
+چشم😤😭

1ساعت بعد....

در اتاق لی‌سومان باز شد و اکسو اومدن وای خدا😍
رویا🙈🙈🙈
ارزو🤤🤤🤤
وفا🤒🤒🤒
+😵😵😵
سوهو:سلام اقای لی‌سومان
چانیول:این دخترا کین؟؟
یلحظه من و بکهیون تو چشمای هم ذل زدیم اما وقتی به خودم اومدم به در و دیوار نگاه کردم😒
بکهیون:اینا کین و برای چی اینجان؟؟
شیومین:چقد خوشگلید نمیخوره کره‌ای باشید
ماهم همینجوری با دهن باز نگاشون میکردیم
لوهان:چیشده چرا اینجوری نگاه میکنید؟؟🤨
تاعو:فکر کنم فن مایید🤩
کریس:ببندید مگس نره توش😒
لی:ببینم متکای من کجاس؟؟
رویا:از ما میپرسی
کریس:خدارشکر فهمیدیم لال نیستید
ارزو:نه نیستیم چون یکی باید زبون تورو ببره😏
کریس:تو بهت میخوره بچه دوساله باشی😒
ارزو:توهم...
لی‌سومان:ریحانه بریم برای عکاسی😡
+بریم😒
رفتیم اکسو اماده شدن و من عکسا و گرفتم بعد عکاسی لی‌سومان عکسا رو با سوهو دیدن و خیلی خوششون اومد
لی‌سومان:شما از الان استخدامید
کریس:برای خدمتکاری؟؟😏
لوهان:کریس انقد اذیتشون نکن😡
تاعو:ولی چقد شما خوشگلید🤩
کیونگ:اره خیلی هم بامزه‌اید😗
سهون:کدومتون از همه بزرگتر و کدوم کوچیکتره؟؟😒
ارزو:من بزرگم ریحانه کوچیکه رویا و وفا هم وسطیه😒
شیومین:خیلیم کیوتید🤩
لی‌سومان:خوب برید و برای فردا اماده باشید😠
+خدافز زبون درازا
کریس😒😒😒
ارزو:خدافز بچه پروعا😏
کریس:من برای تو میگم ایزنات مای استایل😏
رویا:منم برا تو میگم ببند😜
وفا:بریم دیکه نمیتونم تحملشون کنم🙃
سوهو:دلتم بخواد
وفا:فعلا که نخواسته
رفتیم بیرون سوار ماشینمون شدیم برگشتیم خونه..
دیدگاه ها (۲)

#دختران_خشن_و_پسران_مظلوم #پارت_ششماز زبون #وفارسیدیم خونه ل...

#دخترای_خشن_و_پسرای_مظلوم #پارت_هفتماز زبون #ارزواااههه چقد ...

#دخترای_خشن_و_پسرای_مظلوم #پارت_چهارماز زبون #ارزوبالاخره وث...

#دخترای_خشن_و_پسرای_مظلوم #پارت_سوماز زبون #رویاانگار داشتم ...

Police and lovePt16Police and lovePt15لی فلیکس : میخوای بریم...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁶ بغلش کردم و بعد گفتم : خب دیگه ، ا...

پارت 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط