سکوت هم که می کنم

سکوت هم که می کنم

چیزی " ناگهان" متولد می شود

حافظه ام تاریخ می خورد

تو هر روز "شکر" در چایش می ریزی

و من هر شب " تلخ "سر می کشم

خلاصه خوب می شوم

تو بخواب!!!

#آزاده_پیرای
دیدگاه ها (۱)

ساعتم را گم کرده امانگار سالهاست پشت درهای بسته مانده اممی ...

مدتیست که دیگر شب،شب نیست!همان ادامه ی روز است...کمی تاریکتر...

ما آدمها ...همیشه خوب را برای یافتن خوبترین رها میکنیم..غافل...

دیگر پذیرفتم که تنهایی بدیهی استحتی اگر ازآسمان آدم ببارد!#ر...

گر چـه تمـام بـودنـم گمشده در نبودنت غـرقِ محال می شوم ، خام...

رفیق بود؛با او می توانستم بعد از گریه های بلند، از چیزهای کو...

این عبور از بالای سر ما راحت که نبوداومدن نشستن شب روز از اخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط