یونگی اون آبجی گمشدتهالان یه مامان میخوادقبول میکنی

یونگی اون آبجی گمشدته...الان یه مامان میخواد...قبول میکنی تو مامانش باشی من باباش؟
با گریه سرمو تکون دادم و دختر و بقل کردم یه صدای بم اومد سرمو بلند کردم جونگکوک با اصلحه رو به روی یونگی بود و گفت
+مین یونگی عربده
_د...دا...داش اونو بیار پایین این بچه....
+ابجیمونه؟(شوک)
بچه نباید میفهمید برا همون گفتم
_نهههه این بچه رو به سرپرستی گرفتم
+خب دوتایی بزرگش میکنیم نه با این سادیسمی
@ات یه چیزی باید بگم
یه حلقه از جیبش در آورد و گفت
باهام ازدواج می‌کنی ملکه؟
تا میخواستم چیزی بگم ملورین گفت
#اره ازدواج می‌کنه (ذوق)
همه خندیدن منم جواب بله دادم
چند ماه بعد
ویو آت
جونگکوک و ملورین تو اتاق داشتن بازی میکردن که جونگکوک اومد بیرون
+من فعلا میرم خداحافظ
منو یونگی خدافظی کردیم که ملورین بدو بدو اومد تو اتاق
#مامان بابا یه چیز بگممممم
_بگو عزیزم
#من می‌خوام یکبار جلوی من یه داداش بیارین برام
@یااااااا چی گفتییی؟؟
_ملورین این حرفا زشته
...ولی من موخواممممم برام بسازین(گریه)
@باشه
_شوگاااا

(شب بعد اون کارا)
شوگا چه حال داد
ات بمیری
شوگا خب بچه داداش میخواست
ات منم خیلی چیزا میخواستم
شوگا نکنه دلت...هیچی
صبح
ویو شوگا
با آت داشتیم می‌گفتم و می‌خندیدم که ملورین با چشمای ریز و قرمز اومد پیشمون
#دیشب خوش گذشت؟
_چ...چی عزیزم
#خودتونو به اون راه نزنین صدای ناله هاتون بیدارم کرد حتی حواستون نبود که تو اتاق بودم و داشتم میدیدمتون
..چییییییی تو دیدی؟
#ارع خیلی باحال بود بابا میشه منم اونطوری کنی؟(ذوق)
_بچه تو هنوز ۶ سالت نشدهههه اصلا با اجازه کی اومدی تو اتاق؟وقت یه تنبیه نیست؟
#چرا هست...( ناراحت)
_عزیزم من میرم سراغ تنبیه این بچه ی منحرف
@باشه
#بابایی نزار منو بزنهههه منو با شلاق میزنه خیلی درد می‌کنه (گریه)
@میدونی که مامانت چیزی بخواد انجام میده... فقط نفست و حبس کن تا کمتر دردت بیاد
_غر نزن بیا دنبالم
#چشم مامان(گریه)
دیدگاه ها (۱)

ویو ملورینرفتم داخل همون اتاق لعنتی و مامانم شلاق کوچولو ولی...

با کسی که درخواستی داده بود حرف زدم و قرار شد بعد فیک بنویسم...

+چیو بخورمم(لبخند شیطانی)_خفه شو منظورم خون دستمههههویو کوکا...

به نظرم این از همه شون ناز تره به نظرتون همینو بزنم

سناریو [درخواستی]وقتی دختر ۱۴ سالتون رو با دوست پسرش میبینین...

پارت ۲۰ات: اخ جیمین سرشو از تو گردن از بیرون میاره جیمین: بی...

عشق چیز خوبیه پارت سه دستو و پاهام بسته شده بودن نمیتونستم ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط