چنانم کرده ای عاشق که بی عشق تو ویرانم

. چنانم کرده ای عاشق که بی عشق تو ویرانم
تویی روحم تویی جانم تویی پیدا و پنهانم

برای دیدن رویت ز هر خوابی گریزانم
تویی سر چشمه امید و درد و درمانم

نگر بر قلب بیمارم ببین این جسم بی جانم
بیا سویم چو میدانی تویی سوی دو چشمانم
دیدگاه ها (۱)

نبض زندگی ام با صدای نفسهای تو میزند...قشنگترین صدای زندگی ا...

ﻋﻄﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺴﺖ ﻣﺴﺘﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ .. ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﻏﻢ ، ﺧﻮﺩ ...

عقل بیهوده سر طرح معما داردبازی عشق مگر شاید و اما دارد؟با ن...

لمس دستان توراچشم ترم کم دارددلم عمریست که بی روی تو ماتم دا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط