invisiblelove

#invisiblelove
Part_9

جونگکوک:بسه هائون

هائون:خب نمی‌فهمه من چ....

جونگکوک:باشه باشه

وقتی سرمو چرخوندن دیدم جیمین رفته
به هائون نگاه کردم ، خیلی زیبا بود...یه حسی ته دلم بود

هائون:خوشگل ندیدی؟(خنده)

جونگکوک:به خوشگلی تو نه(خنده)

هائون:اوه،ممنون(لبخندی و کمی خجالت)

جونگکوک:خب ، فردا میبینمت

هائون:من که خوابم نمیره ولی...

تهیونگ:(خمیازه) سلام

جونگکوک:سلام(خنده)

هائون: صبح بخیر(خنده)

تهیونگ:میدونستید ساعت ۴ دیگههه

هائون:چی؟؟!عه وا

جونگکوک:او

تهیونگ:هعییی(خنده)

جونگکوک:همه بیدار شدن دیگه

هائون:اره ، جونگکوک ام.....

جونگکوک: بگو ، بله؟

هائون:ولش کن

جونگکوک:بگ...

هائون:ولش دیگه

جونگکوک:باشههه

م/ی): سلام ، صبحتون بخیر

هائون:جونگکوک مامان یونا اومده (اروم)

جونگکوک:عه ،سلام مادر جان خوبید.

م/ی): ممنون ، چه زود بیدار شدید

هائون:اره(خنده)

جونگکوک:نمیدونه ما کلا بیدار بودیم(خنده)

تهیونگ:.....

ادامه دارد.....

( لایک فراموش نشه گلب✭)
دیدگاه ها (۱)

#invisiblelovePart_10تهیونگ: نخوابیدین؟منم با صدای شما و جیم...

#invisiblelovePart_11هائون:نهجونگکوک: خوبههائون:کی؟ نکنه ماف...

#invisiblelovePart_8جونگکوک:سلام(آروم)هائون:تو اینجا چیکار م...

سلام عشقام ، یه چند روزی نمیتونم براتون پارت جدید بزارمیکم ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط