فیکیونگی

فیک‌یونگی
فصل۲
P.۲
ــــ⁵مین‌بعد‌ـــ
فیلیکس ـ پیداش کردددممم*داد*
ات ـ هووووییی گزار چتهه
فیلیکس ـ ببخشین*آروم*
ات ـ خب بگو میشنوم
فیلیکس ـ جانگ یونا،۲۲ ساله،ی باند مافیایی تقریبا بزرگ داره..
ات ـ خیل ممنون..عاااا نمیدونی الان کجاس؟
فیلیکس ـ چرا ایشون الان توی فرانسه‌ان
ات ـ چ..چیییی
یوناویو
هه ۳سال از اونموقع میگذره...ات‌ی ترسو..هاهاهههااا*خندهه*
من میخام انتقاممو از ات بگیرم...ولی..نمیدونم چرا بخاطر ی ادم ک منو دوس نداره اونو ول کرد..من چی دارم میگمممممم...ولی دلم براش تنگ شده*بغض*
ولی من انتقاممو میگیرمممم دختره ی هر.زهههه(خوددرگیری داره...ولش کنین😂)
ات‌ویو
ینی..چی اون..اینجا...پیش من...یاد اون موقعا میوفتم...هق چقد خوش بودیم..هقققق*گریه*
ـــــــــــــــــــــــ
فعلن همینو داشته باشین...اگه تونستم و چیزی ب مغزم رسید بازم میزارم
دیدگاه ها (۲)

فیک‌یونگیفصل۲P.۳فیلیکس‌ویواز پشت در حرفای ات رو میشنیدم...دل...

فیک‌یونگیفصل۲P.۴فیلیکس‌ویوخیلی خوشحالمممممقراره برم کرهه اقژ...

...

#سناریووقتی برای پیک نیک ی ساک بزرگ برمیداری(ب عنوان پدر) ـ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط