من از بچگی کلا اهل بازی نبودم. نمیدونم چرا از بازی خوشم ن
من از بچگی کلا اهل بازی نبودم. نمیدونم چرا از بازی خوشم نمیومد... شاید برای همینه وقتی بهم گفت با احساساتت بازی کردم اولش نمیفهمیدم...
زنگ زدم به دوستم و گفتم تو میدونی چجوری با احساسات یه نفر بازی میکنند؟
بعد هی با خودم فکر کردم چرا واقعا؟
مگه دل آدما توپ و تفنگ و عروسکه که بشه باهاش بازی کرد؟
مگه آدم بزرگا هم هنوز بازی میکنند؟
خلاصه مات مات فقط به صفحه گوشیم زل زده بودم...
بعد یکساعت دیدم همه صورتم خیس خیسه...
پس اینطوره...
پس وقتی با احساسات آدم بازی میشه آدم گریه میکنه...
ولی مگه بازی برای شادی و لبخند طراحی نمیشه؟!
چرا آدم گریه اش میگیره؟!!!!
باید یه سر میرفتم کربلا...
سرم رو گذاشتم روی چادر خاکی زینب(س) بلکه آروم بگیره...
با گریه گفتم خانوم من این بازی رو دوست ندارم...
من این بازی رو دوست ندارم...
#من_نوشت:
دم محرمی دل نشکنید... آدمایی که دلشون بشکنه تمام دهه وسط گریه هاشون یاد دل شکستشون میفتند...
زنگ زدم به دوستم و گفتم تو میدونی چجوری با احساسات یه نفر بازی میکنند؟
بعد هی با خودم فکر کردم چرا واقعا؟
مگه دل آدما توپ و تفنگ و عروسکه که بشه باهاش بازی کرد؟
مگه آدم بزرگا هم هنوز بازی میکنند؟
خلاصه مات مات فقط به صفحه گوشیم زل زده بودم...
بعد یکساعت دیدم همه صورتم خیس خیسه...
پس اینطوره...
پس وقتی با احساسات آدم بازی میشه آدم گریه میکنه...
ولی مگه بازی برای شادی و لبخند طراحی نمیشه؟!
چرا آدم گریه اش میگیره؟!!!!
باید یه سر میرفتم کربلا...
سرم رو گذاشتم روی چادر خاکی زینب(س) بلکه آروم بگیره...
با گریه گفتم خانوم من این بازی رو دوست ندارم...
من این بازی رو دوست ندارم...
#من_نوشت:
دم محرمی دل نشکنید... آدمایی که دلشون بشکنه تمام دهه وسط گریه هاشون یاد دل شکستشون میفتند...
۷.۴k
۲۷ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.