خاطره های غبار گرفته ای که نه میخواستم کسی درکم کنه نه در
خاطره های غبار گرفته ای که نه میخواستم کسی درکم کنه نه دردمو ببینه ، منم درست توی اون لحظات فقط و فقط دنبال فرار کردن و تنها شدن بودم با این تفاوت که من همیشه تنها بودم یک تنهایی پر از خطر بعد از مرگ پریزاد تموم من رو احاطه کرد تنهایی ای که روز به روز بیشتر از قبل از من یک انسان بیمار و ضعیف میساخت
۴.۲k
۰۳ فروردین ۱۴۰۳