پارت هشتم / نگهبان

پارت هشتم / #نگهبان

تهیونگ خیلی اروم وارد خونه شد و روی تخت ولو شد که بازهم صدای گوشیش درومد
_تهیونگ اینروزا برای مدرسه پول لازمت میشه برات میفرستم امیدوارم درست استفاده کنی
تهیونگ خسته تر از ان بود که واکنشی نشون بده
برای همین بیخیال خوابید
نیمه شب بود که شکمش بیدارش کرد،،‌ به سمت یخچال رفت چیزی برای خوردن نداشت
محکم با عصبانیت در یخچالو بست سعی کرد بخوابه و گرسنگیش رو فراموش کنه
گوشیشو چک کرد پولی که مادرش براش ریخته بود خیلی زیاد بود شاید هیچوقت حتی انقدر پول رو یکجا ندیده بود
نادیده گرفت نمیخواست خرجش کنه حتی وسوسه هم نمیشد چون اون پول ...
انقدری فکر و خیال کرد تا بالاخره خوابش برد
***
_ کیم تهیونگ تو نمیخوای چیزی‌جواب بدی؟
_مم..من؟
و نگاهی به شوگا کرد
_نه..درس نخوندم
شوگا لایکی به تهیونگ‌نشون داد و چشمکی زد
_ جئون جانگ کوک ؟ تو‌ چی؟
جونگکوک سریع از خواب بلند شد و هول شده گفت
_ میشه بیست و دو
_چی؟ حواست به کلاس هست؟
_مگه اون سوال روی پای تخته نیست؟
_اونا برای زنگ پیشه الان تاریخ داریم .. هوف بیخیال مین‌یونگی تو بگو !!
مین یونگی هم سریع به سوال معلم جواب داد
_تهیونگ حداقل از تو این انتظار رو نداشتم خیلی خب جلسه بعد امتحان داریم فراموش نشه.
#BTS #Army #Taehyung #v #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو