زلف را شانه مزن،شانه به رقص آمده است
زلف را شانه مزن،شانه به #رقص آمده است
من که هیچ آینه ی خانه به #رقص آمده است
من و میخانه ی متروک جوانسالی ها
ساقی بی می و پیمانه به #رقص آمده است
مردم شهر نظرباز و تو در جلوه گری
یار می گرید و بیگانه به #رقص آمده است
شعری از آتش دیدار به لب دارد شمع
عشق در پیله ی #پروانه به #رقص آمده است
باد هر چند صمیمانه دویده است به خاک
برگ پاییز غریبانه به #رقص آمده است
باز در سینه کسی سر به قفس می کوبد
به گمانم #دل دیوانه به #رقص آمده است
#مهدی_مظاهری
💫🎋
من که هیچ آینه ی خانه به #رقص آمده است
من و میخانه ی متروک جوانسالی ها
ساقی بی می و پیمانه به #رقص آمده است
مردم شهر نظرباز و تو در جلوه گری
یار می گرید و بیگانه به #رقص آمده است
شعری از آتش دیدار به لب دارد شمع
عشق در پیله ی #پروانه به #رقص آمده است
باد هر چند صمیمانه دویده است به خاک
برگ پاییز غریبانه به #رقص آمده است
باز در سینه کسی سر به قفس می کوبد
به گمانم #دل دیوانه به #رقص آمده است
#مهدی_مظاهری
💫🎋
۲.۱k
۰۶ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.