پارت 7 :
پارت 7 :
راشل ویو :
سریع از شرکتش خارج شدم لعنتی.. همین اوله کار نباید اینجوری میشد سریع تاکسی گرفتم به ایته وون رفتم و به جانیکا زنگ زدم
راشل: محل دقیقتون رو بهم بگو
جانیکا : پلاک 969
راشل به ساختمونی خرابه با همین مشخصات پیدا کرد و رفت زیر زمینش پره اهن و خاک بود چندتا بشکه و چندتا میز صندلی و بادیگارد بود بادیگارد ها به لحظه دیدن راشل تعظیم کردن بعد از رئیس احترام گذاشتن واسه راشل واجب بود واسه همه.
راشل :شوخی.. این شوخی این بازی تو مخمه تهیونگ اون ادمه نزدیکی به منه اون پرونده ۲۰۱۹و عکس منو داره
جانیکا :رئیس این هارو میدونه و فقط برات یه حرفی داره
راشل :و اون چیه
جانیکا:زودتر.. از شرش راحت شو!
راشل از کلافگی با پا یکی از صندلی هارو پرت کرد
🌚🤌🏻
تهیونگ:اگه اون دخترش نیست یا رابطه ای باهاش نداره فقط یه حدس وجود داره اون قلبه اوشن عه مورد اعتماد ترین فرد اوشن هست
جیمین :فکر کنم برا ماموریت نابودیت هم از همون دختره استفاده میکنه
تهیونگ پوزخندی زد و به سمت پنجره شرکت رفت دستشو تو جیب شلوار کت شلوارش کرد
تهیونگ :غلطه اون داترو عه
جیمین :داترو؟ واقعا؟
جیمین :یادمه یکسال پیش وقتی تو یه نروژ بودم به یه قمار خونه مشهور رفتم لقب داترو میگفتن یه دختر جوونه که تو قمار حرفه ایه و جزو مافیاست
تهیونگ :نروژ درسته.. اون دوساله به دستور اوشن تو یه نروژ زندگی میکنه، درسته، قیافشو به خوبی یادته؟
جیمین :قیافه هرکی یادم نمیره قیافه اون یادم نمیره زیباییش حرفی برای گفتن داشت
تهیونگ :اگه بتونم گیرش بیارم یا میکشمش یا ماله لئون میکنمش!
#فیک
راشل ویو :
سریع از شرکتش خارج شدم لعنتی.. همین اوله کار نباید اینجوری میشد سریع تاکسی گرفتم به ایته وون رفتم و به جانیکا زنگ زدم
راشل: محل دقیقتون رو بهم بگو
جانیکا : پلاک 969
راشل به ساختمونی خرابه با همین مشخصات پیدا کرد و رفت زیر زمینش پره اهن و خاک بود چندتا بشکه و چندتا میز صندلی و بادیگارد بود بادیگارد ها به لحظه دیدن راشل تعظیم کردن بعد از رئیس احترام گذاشتن واسه راشل واجب بود واسه همه.
راشل :شوخی.. این شوخی این بازی تو مخمه تهیونگ اون ادمه نزدیکی به منه اون پرونده ۲۰۱۹و عکس منو داره
جانیکا :رئیس این هارو میدونه و فقط برات یه حرفی داره
راشل :و اون چیه
جانیکا:زودتر.. از شرش راحت شو!
راشل از کلافگی با پا یکی از صندلی هارو پرت کرد
🌚🤌🏻
تهیونگ:اگه اون دخترش نیست یا رابطه ای باهاش نداره فقط یه حدس وجود داره اون قلبه اوشن عه مورد اعتماد ترین فرد اوشن هست
جیمین :فکر کنم برا ماموریت نابودیت هم از همون دختره استفاده میکنه
تهیونگ پوزخندی زد و به سمت پنجره شرکت رفت دستشو تو جیب شلوار کت شلوارش کرد
تهیونگ :غلطه اون داترو عه
جیمین :داترو؟ واقعا؟
جیمین :یادمه یکسال پیش وقتی تو یه نروژ بودم به یه قمار خونه مشهور رفتم لقب داترو میگفتن یه دختر جوونه که تو قمار حرفه ایه و جزو مافیاست
تهیونگ :نروژ درسته.. اون دوساله به دستور اوشن تو یه نروژ زندگی میکنه، درسته، قیافشو به خوبی یادته؟
جیمین :قیافه هرکی یادم نمیره قیافه اون یادم نمیره زیباییش حرفی برای گفتن داشت
تهیونگ :اگه بتونم گیرش بیارم یا میکشمش یا ماله لئون میکنمش!
#فیک
۶.۴k
۰۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.