در انبوه سکوت میان من و تو حرفی نبود

در انبوه سکوت ، میان من و تو ، حرفی نبود .
کلامی در فاصله دو نگاه بی آنکه آوایش حریم نازک سکوتمان را بشکند .
چه صادقانه سخن گفتیم .چه عاشقانه خندیدیم و چه کودکانه اخم از چهره گشوده ایم .
کدام فریب از میانامان گذشت ؟
ای کاش لب نمی گشودیم . چگونه گاه سخن سکوت را به هم می ریزد و علاقه را کم می کند .
در انبوه سکوت ، میان من و تو ، حرفی نبود .
کلامی در فاصله دو نگاه و تمام موج های من ایستادند تا به تو سلام کنند




#love
دیدگاه ها (۱۸)

به اندازه تمامشب بیداریهایمخوابم می آید ...کاش زندگی همشعر ب...

امروز هوس کرده ام سفید بنویسمدرست رنگ پیراهن سفید اتامروز از...

با دوچشمان قشنگت عشقبازی میکنم با نت چشمان مستت نغمه سازی می...

چشـــمان متبــرکتبا زائــرش حرف میـــزند میگویــد:" نــذر کن...

P⁷ لحظه‌ای که «ا.ت» و تهیونگ در حال تعریف کردن واقعیت رابطه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط