حتی مرا به نام صدا هم نمی ند

حتـی مـرا به نـام، صـدا هم نمی ڪند
دردا ڪه فڪر حال مرا هم نمی ڪند
.
بـیـمار چـشـم اویـم و آن سنـگـدل مرا
درمان ڪه بگذریم، دعا هم نمی ڪند!
.
منت گذاشت بر من و عهدی دوباره بست
منت گذاشت، گرچه وفـا هم نمی ڪند...
.
★غم مثل ڪودڪی ست ڪه آغوش عشق را
مـحـڪـم گرفـتـه اسـت و رهـا هـم نمـی ڪند
.
زاهد خیال طعنه رها ڪن، ڪه مرد عشق
گـر طاعتـی نڪرده ریـا هـم نـمـی ڪنـد!
. #سجاد_سامانے #شعر
دیدگاه ها (۱)

لحظه ی وصل به یڪ چشم زدن می گذرداین فراق است ڪه هر ثانیه اش ...

هست بس حیـرتـم از این دلِ بیمارِ ضعیفڪه چه سان بار غم عشق تو...

★تا چند ڪنیم از تو قناعت به نگاهییڪ عـمـر قـنـاعت نـتـوان ڪـ...

هر روز، جهان است و فرازی و نشیبیاین نیـز نگاهی است به افتـاد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط