قرار داد
قرار داد
فیک جونگکوک
پارت2
=میگم کوک تو تا حالا دوست دختری به جز اون دختره نداشتی
+بابا باز بحثش رو نکش وسط
"کوک حالا چرا بخاطر اون دختره عوضی با کسی قرار نزاشتی
+ هزار بار گفتم به خاطر اون نیست(عصبی)
(دختری که کوک باهاش قرار میزاشته برای ۸ سال پیش بود دختری به اسم هانا که کوک خیلی دوستش داشت یه بار هانا بایکی از دوست های کوک هیون اومدن خونش هیون میخواست شب بمونه ولی هانا گفت که میخواد بره وقتی هانا میره و کوک و هیون میخوان بخوابن کوک به هیون یه اتاق میده و بعد از نیم ساعت میره که بپرسه جاش راحته که وقتی در رو باز میکنه هانا و هیون رو باهم تو تخت میبینه)
=کوک دیگه باید فراموشش کنی و بایکی قرار بزاری
+ بابا من خیلی وقته فراموشش کردم مامان دستت درد نکنه سیر شدم دیگه میرم
خداحافظ
^اووف نمیتونستی....
فیک جونگکوک
پارت2
=میگم کوک تو تا حالا دوست دختری به جز اون دختره نداشتی
+بابا باز بحثش رو نکش وسط
"کوک حالا چرا بخاطر اون دختره عوضی با کسی قرار نزاشتی
+ هزار بار گفتم به خاطر اون نیست(عصبی)
(دختری که کوک باهاش قرار میزاشته برای ۸ سال پیش بود دختری به اسم هانا که کوک خیلی دوستش داشت یه بار هانا بایکی از دوست های کوک هیون اومدن خونش هیون میخواست شب بمونه ولی هانا گفت که میخواد بره وقتی هانا میره و کوک و هیون میخوان بخوابن کوک به هیون یه اتاق میده و بعد از نیم ساعت میره که بپرسه جاش راحته که وقتی در رو باز میکنه هانا و هیون رو باهم تو تخت میبینه)
=کوک دیگه باید فراموشش کنی و بایکی قرار بزاری
+ بابا من خیلی وقته فراموشش کردم مامان دستت درد نکنه سیر شدم دیگه میرم
خداحافظ
^اووف نمیتونستی....
- ۷.۲k
- ۰۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط