کات
#درخواستی
#اسکیز
#تک_پارتی
کات
ویو ا/ت =
بلاخره با هزار تا بدبختی تونستم از جوپ اجازه بگیره و یه روز خونه ی دوست پسرم بمونم...ساعت 9 بود سوار ماشینم شدم و به سمت خونه ی دوست پسرم رفتم...چون رمز در رو میدونستم رمز رو زدم و وارد شدم ...ولی کسی خونه نبود ...احتمالا امروز هم اضافه کاری خوره به ..عیب نداره تو خونه منتظرش میمونم...بعد از یک ساعت صدای در خونه اومد از جام با ذوق پاشدم ..ولی با صحنه ای که دیدم لبخند کامل از روی صورتم محو شد ...اون مست کرده بود و یکی از اون دخترای هر.زه رو با خودش به خونش اورده بود ...با عصبانیت از جام بلند شدم به سمت اون هر.زه رفتم و یه سیلی محکم زدم بهش...
ا/ت = هی هر.زه ی خیابونی چطور جرعت کردی به دوست پسر من نزدیک ش...//دوست پسرش سیلی زد بهش//
دوست پسر=اوهوی اولا هر.زه توعی بعدشم گم شو از خونه ی من بیرون...//دست ا/ا رو میگیره// نه نه ...واستا اول باید درس بگیری بعد گورتو گم کنی...//مست//
// ا/ت رو میگیره تا جایی که میتونه کتکش میزنه//
ویو راوی=
ا/ت با کلی بدبختی و سختی... با یه عالمه زخم و کبودی از خونه ی دوست پسرش فرار میکنه و به سمت خونه ی خودش میره...کل راه رو گریه میکنه...وقتی هم که به خونه میرسه از شدت فضار عصبی وسایلارو میزنه میشکنه...اخرشم انقدر گریه میکنه که نمیفهمه کی خوابش میبره ..فردای اونروز از خواب بیدار میشه و میبینه کف زمین خوابش برده ..و زمین پر از خورده شیشه اس ..یاد دیشب میوفته واشک تو چشماش حلقه میزنه...از جاش بلند میشه کل خونه رو مربت میکنه...زخماشو پانسمان میکنه و لباس های پوشیده ای میپوشه که زخم ها و کبودی هاش دیده نشه ...بعد به سمت خوابگاه راه میوفته ...جونگین در رو براش باز میکنه...
ای ان = سلام ا/ت...
ا/ت = سلام جونگینی...
//وارد میشه//
چان = سلام ا/ت ...
چانگبین= چطوری...
لیکسی= چه خبرا....
هیون= دیشب نیومدی خوابگاه...
هان = من میدونم کجا بود...
سونگمین = رفته بود پیش دوس پسرش...
ای ان=ارههههههههه...
لینو = خوش گذشتتتتتتتتت..
ا/ت = //صدای پسرا تو گوشش میپیچید ..داشت کلافه میشد ..دیگه نمیتونست تظاهر کنه که حالش خوبه ...پس کنترل خودشو از دست داد و فریاد زد// بس کنید..//با بغض رفت تو اتاقش//
لیکسی= بچه ها کبودیه رو گردن و دستش بخاطر کیس نیست ...جای انگشته....
چان = ولی ما باید مطمئن بشیم...نمیتونیم قضاوت کنیم..
//بعد از چند ساعت که اروم شدی از اتاقت با لبخند اومدی بیرون و و نشستی روی کاناپه تو پذیرایی و مشغول دیدن برنامه ها تو تلوزیون شدی//
//پسرا همه اروم اروم اومدن نشستن کنارت رو کاناپه ...//
ا/ت = بچه ها چیزی شده...
بنگ چان = حالت خوبه ...
ای ان = چند ساعته اومدی حرف نزدی ....
چانگبین =اره دلمون برات تنگ شده بود...
هیون = میشه با هم حرف بزنیم ...
لینو = //در حال انالیز کردن زخم ا/ت//
ا/ت = //میفهمه و زخمشو میپوشونه ....//
سونگمین = یااااا دیگه دزد و پلیس بازی بسه ....
فیلیکس= بگو ببینم بین تو و دوست پسرت چی گذشته ...
//بچه ها انقدر ا/ت رو سینجیم میکنن تا اینکه میفهمن چه بلایی سر ا/ت اومده ...پس چند نفر استخدام میکنن و تا فردا شبش یه درس حصابی به دوست پسر ا/ت بدن//
#اسکیز
#تک_پارتی
کات
ویو ا/ت =
بلاخره با هزار تا بدبختی تونستم از جوپ اجازه بگیره و یه روز خونه ی دوست پسرم بمونم...ساعت 9 بود سوار ماشینم شدم و به سمت خونه ی دوست پسرم رفتم...چون رمز در رو میدونستم رمز رو زدم و وارد شدم ...ولی کسی خونه نبود ...احتمالا امروز هم اضافه کاری خوره به ..عیب نداره تو خونه منتظرش میمونم...بعد از یک ساعت صدای در خونه اومد از جام با ذوق پاشدم ..ولی با صحنه ای که دیدم لبخند کامل از روی صورتم محو شد ...اون مست کرده بود و یکی از اون دخترای هر.زه رو با خودش به خونش اورده بود ...با عصبانیت از جام بلند شدم به سمت اون هر.زه رفتم و یه سیلی محکم زدم بهش...
ا/ت = هی هر.زه ی خیابونی چطور جرعت کردی به دوست پسر من نزدیک ش...//دوست پسرش سیلی زد بهش//
دوست پسر=اوهوی اولا هر.زه توعی بعدشم گم شو از خونه ی من بیرون...//دست ا/ا رو میگیره// نه نه ...واستا اول باید درس بگیری بعد گورتو گم کنی...//مست//
// ا/ت رو میگیره تا جایی که میتونه کتکش میزنه//
ویو راوی=
ا/ت با کلی بدبختی و سختی... با یه عالمه زخم و کبودی از خونه ی دوست پسرش فرار میکنه و به سمت خونه ی خودش میره...کل راه رو گریه میکنه...وقتی هم که به خونه میرسه از شدت فضار عصبی وسایلارو میزنه میشکنه...اخرشم انقدر گریه میکنه که نمیفهمه کی خوابش میبره ..فردای اونروز از خواب بیدار میشه و میبینه کف زمین خوابش برده ..و زمین پر از خورده شیشه اس ..یاد دیشب میوفته واشک تو چشماش حلقه میزنه...از جاش بلند میشه کل خونه رو مربت میکنه...زخماشو پانسمان میکنه و لباس های پوشیده ای میپوشه که زخم ها و کبودی هاش دیده نشه ...بعد به سمت خوابگاه راه میوفته ...جونگین در رو براش باز میکنه...
ای ان = سلام ا/ت...
ا/ت = سلام جونگینی...
//وارد میشه//
چان = سلام ا/ت ...
چانگبین= چطوری...
لیکسی= چه خبرا....
هیون= دیشب نیومدی خوابگاه...
هان = من میدونم کجا بود...
سونگمین = رفته بود پیش دوس پسرش...
ای ان=ارههههههههه...
لینو = خوش گذشتتتتتتتتت..
ا/ت = //صدای پسرا تو گوشش میپیچید ..داشت کلافه میشد ..دیگه نمیتونست تظاهر کنه که حالش خوبه ...پس کنترل خودشو از دست داد و فریاد زد// بس کنید..//با بغض رفت تو اتاقش//
لیکسی= بچه ها کبودیه رو گردن و دستش بخاطر کیس نیست ...جای انگشته....
چان = ولی ما باید مطمئن بشیم...نمیتونیم قضاوت کنیم..
//بعد از چند ساعت که اروم شدی از اتاقت با لبخند اومدی بیرون و و نشستی روی کاناپه تو پذیرایی و مشغول دیدن برنامه ها تو تلوزیون شدی//
//پسرا همه اروم اروم اومدن نشستن کنارت رو کاناپه ...//
ا/ت = بچه ها چیزی شده...
بنگ چان = حالت خوبه ...
ای ان = چند ساعته اومدی حرف نزدی ....
چانگبین =اره دلمون برات تنگ شده بود...
هیون = میشه با هم حرف بزنیم ...
لینو = //در حال انالیز کردن زخم ا/ت//
ا/ت = //میفهمه و زخمشو میپوشونه ....//
سونگمین = یااااا دیگه دزد و پلیس بازی بسه ....
فیلیکس= بگو ببینم بین تو و دوست پسرت چی گذشته ...
//بچه ها انقدر ا/ت رو سینجیم میکنن تا اینکه میفهمن چه بلایی سر ا/ت اومده ...پس چند نفر استخدام میکنن و تا فردا شبش یه درس حصابی به دوست پسر ا/ت بدن//
- ۱۴.۷k
- ۱۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط