شوگا یونگهی رو بیشتر به خودش فشرد و اینبار بوسه ای ازش ند
شوگا یونگهی رو بیشتر به خودش فشرد و اینبار بوسه ای ازش ندزدید....محکم اونو بوسید
جیمین:بچه ها....آگوست دی از قدرتش داره یجور دیگه ای استفاده میکنه...دارم نگران یونگهی میشم
کیوکو:به به...پدر جان نگاه کنید
میساکی:ماهم بریم تو اب؟
کیوکو:خوشکلم تو ازین کارا میخوای به خودم بگو...در همون لحظه برات فراهم میکنم
میساکی:پس بریم تو اب
کلودی:منم موافقم....بریم
جیمین:عواقبش پای خودت
کیوکو:جیمین راست میگه
کیوکو دست میساکی و جیمین دست کلودی رو گرفت و دویدن سمت آب.....بلاخره منتظر همین فرصت بودن
"the end"
جیمین:بچه ها....آگوست دی از قدرتش داره یجور دیگه ای استفاده میکنه...دارم نگران یونگهی میشم
کیوکو:به به...پدر جان نگاه کنید
میساکی:ماهم بریم تو اب؟
کیوکو:خوشکلم تو ازین کارا میخوای به خودم بگو...در همون لحظه برات فراهم میکنم
میساکی:پس بریم تو اب
کلودی:منم موافقم....بریم
جیمین:عواقبش پای خودت
کیوکو:جیمین راست میگه
کیوکو دست میساکی و جیمین دست کلودی رو گرفت و دویدن سمت آب.....بلاخره منتظر همین فرصت بودن
"the end"
۱۳.۰k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.