تو را باور دارم

تو را باور دارم
از میان اشک ها و خنده ها
تو را باور دارم
حتی اگر از هم دور باشیم
تو را باور دارم
حتی صبح روز بعد

آه وقتی سپیده نزدیک می شود
آه، این احساس هم چنان در قلبم است
مگذار زیاد دور شوم،
مرا پیش خود نگاه دار
آنجا که همواره تازه می شوم
و آنچه را که امروز به من داده ای
با ارزش تر از آن است که بتوانم ادا کنم

مهم نیست دیگران چه می گویند
من تو را باور دارم
دیدگاه ها (۲)

زندگی شاید ! ضربان قلب آن پیرمرد است ؛ با پالتوی ماهوت مشکی ...

وقتی آدم تنها می شود ،تمامی غم دنیادر وجودش خیمه میزند ،احسا...

#خندھ‌هایت...#خندھ‌هایت...#خندھ‌هایت...واےِ من!با سلاحِ لب، ...

ﻭﻗﺘــــــــــــﯼ ﺩﺳﺘــــــــــــﺵ ﺭﺍ ﻋﺎﺷﻘــــــــــــﺎﻧﻪﻣﯿﮕﯿ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

برایش نوشتم: حتی اسب‌هایی که در خوابم با آن‌ها دویده‌ام، مرا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط