رمان حامیم
رمان حامیم
پارت۱۶
حامیم: اوکیه داداش
فرید: خب بچه ها رسیدیم
دیانا: میشه بریمی کافه دیگ؟
باران: چرا عزیزم
دیانا: بعدا براتون تعریف میکنم.
فرید: باشه پس بریم کافه نزدیک پارک
دیانا: مرصی✨️
باران: دیانا قصد رل زدن نداری؟
دیانا: قصدشو ک دارم ولی خب آدمش پیدا نکردم هنوز
باران: آهان
ادامه دارد...
پارت۱۶
حامیم: اوکیه داداش
فرید: خب بچه ها رسیدیم
دیانا: میشه بریمی کافه دیگ؟
باران: چرا عزیزم
دیانا: بعدا براتون تعریف میکنم.
فرید: باشه پس بریم کافه نزدیک پارک
دیانا: مرصی✨️
باران: دیانا قصد رل زدن نداری؟
دیانا: قصدشو ک دارم ولی خب آدمش پیدا نکردم هنوز
باران: آهان
ادامه دارد...
۱.۶k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.