خوابشو دیدم....
خوابشو دیدم....
بهش زنگ زدم گفتم فک نکنی من کشته مردتم یا چیزی فقد زنگ زدم چون نفهمیدم دیقا چی میخوای
گف دوتا شارژ میخوام ی هزاری ی دوتمنی
یهو دیدم رو به رو جادس
چشام پراشک شد
رفتم پیشش
پولارو داد دسم گف بخر بیار
گفتم باش
نمیدونم چرا گفتم باشه
رفتم خریدم برگشتم
وقتی برگشتم دنبالش میگشتم
یهو دیدم
دیدمش تو اتاق خودمه
بلوزشو دراورد ودراز کشید رو تختم
منم رفتم شارژا رو بش دادم و لباسامو برداشتم گذاشتم تو کمدم
بعد بم گف اتاقته گفتم اره
گف فکنکن اومدم اینجا بخاطر توعه
بعد رفتم خاستم مانتومو بردارم...
یهو لپمو بوسید کشیدم سمت خودش
بغلم کرد و گف چقد کوچولویی قشنگ تو بغل جا میشی...
چیزی نگفتم فقد داشتم حسش میکردم دقیقا گرمی تنشمیخورد بهم نفساش رو گردنم بود...
حیف از خواب بیدار شدم:)
هنوزم گرمی تنشو حس میکنم :)
#Shim :)
بهش زنگ زدم گفتم فک نکنی من کشته مردتم یا چیزی فقد زنگ زدم چون نفهمیدم دیقا چی میخوای
گف دوتا شارژ میخوام ی هزاری ی دوتمنی
یهو دیدم رو به رو جادس
چشام پراشک شد
رفتم پیشش
پولارو داد دسم گف بخر بیار
گفتم باش
نمیدونم چرا گفتم باشه
رفتم خریدم برگشتم
وقتی برگشتم دنبالش میگشتم
یهو دیدم
دیدمش تو اتاق خودمه
بلوزشو دراورد ودراز کشید رو تختم
منم رفتم شارژا رو بش دادم و لباسامو برداشتم گذاشتم تو کمدم
بعد بم گف اتاقته گفتم اره
گف فکنکن اومدم اینجا بخاطر توعه
بعد رفتم خاستم مانتومو بردارم...
یهو لپمو بوسید کشیدم سمت خودش
بغلم کرد و گف چقد کوچولویی قشنگ تو بغل جا میشی...
چیزی نگفتم فقد داشتم حسش میکردم دقیقا گرمی تنشمیخورد بهم نفساش رو گردنم بود...
حیف از خواب بیدار شدم:)
هنوزم گرمی تنشو حس میکنم :)
#Shim :)
۲۷.۷k
۱۶ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.