fake kook
fake kook
part*⁵²
نورا: مامان
ا.ت: عزیزم الان میام
پ: دخترته
ا.ت: اره
پ: مثل بچگی خودته
ا.ت: 🙂
پ: دخترم خودتو ناراحت نکن برو خونه
ا.ت: مطمئن باشم خوبی
پ: اره
رفتیم خونه
شب
کوک: عزیزم گریه نکن بیا بخواب اروم میشی بابا گفت که حالش خوبه
ا.ت: نه ولی من نگرانشم
کوک: بیا بخواب فردا میریم پیشش
ا.ت: باشه
یکم خوابیدم بعد از خواب بلند شدم
کوک: ا.ت باز بیدار شدی
ا.ت: حالم خوب نمیشه باید برو پیش بابا
کوک: الان نصفه شبه که
ا.ت: بریم تروخدا جونگکوک بریم
کوک: باشت برو زنگ بزن به تهیونگ
ا.ت: بچه ها چی؟
کوک: یه پرستار میگرم
ا.ت: نه تو خونه بمون
کوک: من تنهات نمیزارم حالا بریم یا نه
ا.ت: اره بریم
کوک: باشه
ا.ت: مرسی🙂
کوک: خواهش
ا.ت: بزار زنگ بزنم به تهیونگ
part*⁵²
نورا: مامان
ا.ت: عزیزم الان میام
پ: دخترته
ا.ت: اره
پ: مثل بچگی خودته
ا.ت: 🙂
پ: دخترم خودتو ناراحت نکن برو خونه
ا.ت: مطمئن باشم خوبی
پ: اره
رفتیم خونه
شب
کوک: عزیزم گریه نکن بیا بخواب اروم میشی بابا گفت که حالش خوبه
ا.ت: نه ولی من نگرانشم
کوک: بیا بخواب فردا میریم پیشش
ا.ت: باشه
یکم خوابیدم بعد از خواب بلند شدم
کوک: ا.ت باز بیدار شدی
ا.ت: حالم خوب نمیشه باید برو پیش بابا
کوک: الان نصفه شبه که
ا.ت: بریم تروخدا جونگکوک بریم
کوک: باشت برو زنگ بزن به تهیونگ
ا.ت: بچه ها چی؟
کوک: یه پرستار میگرم
ا.ت: نه تو خونه بمون
کوک: من تنهات نمیزارم حالا بریم یا نه
ا.ت: اره بریم
کوک: باشه
ا.ت: مرسی🙂
کوک: خواهش
ا.ت: بزار زنگ بزنم به تهیونگ
۲۰.۶k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.