fake kook
fake kook
part*⁵⁰
کوک: ا.ت چیشده چرا باهام اینطوری هستی خب بهم بگو
ا.ت: چیزی نشده
کوک: چیزی نشده ا.ت تو شب پیشم نمیخوابی رفتارت خیلی تغییر کرده
ا.ت: خب چی بگم
کوک: تروخدا راستشو بگو
ا.ت: منو دوست نداری
کوک: ا.ت این چه حرفیه
ا.ت: دوسم داری؟
کوک: ا.ت من اگه دوست نداشتم چرا ازت میپرسیدم که چرا رابطتت باهام سر شده
ا.ت: نورا و میرا و بورا بیشتر من دوست داری😔
کوک: 😂😂😂😑😑
ا.ت: چرا میخندی
کوک: از ازشون حسوری میکنی
ا.ت: اگه بگم اره چی بهم میگی
کوک: نمیدونم چی بگم حالا از چی حسودی میکنی
ا.ت: که وقتی میای فقط میپرسی بچه ها کجان اصلا من برات مهمم
اومد بغلم کرد
کوک:عزیزم من اگه تورو نخوام دخترا برای چی بخوام
ا.ت: نمیدونم
کوک: بیبی نبینم ناراحت بشیا
ا.ت: 😔
کوک:خودم هم ناراحت بودم گفتم چیکار کردم که از دستم ناراحتم
ا.ت: بوسم نمیکنی؟
کوک: نه نمیکنم دیگه لوس نشو
ا.ت: شوخی کردم خب برم دنباله دخترا
خواستم برم دستمو گرفت بوسم گرفت
کوک: حالا برو
ا.ت: باشه میرم ولی بعدا بگو که لوس کیه
کوک: گفتم برو عشقم برو امشب میام نونه
ا.ت: چرا شب؟
کوک: پس کی؟
ا.ت: همین الان نمیای؟
کوک: نه!
ا.ت: باشه
کوک: وقتی اومدم اماده باشید بریم شهربازی
ا.ت: بچه ها یادشون رفته
کوک: رفته باشه من که یادم نرفته خودم دلم میخواد ببرمتون
ا.ت: باشه من برم دیگه اجازه میدی
کوک: اره دیگه بای
ا.ت؛ بای
#کوک
#فیک
#سناریو
part*⁵⁰
کوک: ا.ت چیشده چرا باهام اینطوری هستی خب بهم بگو
ا.ت: چیزی نشده
کوک: چیزی نشده ا.ت تو شب پیشم نمیخوابی رفتارت خیلی تغییر کرده
ا.ت: خب چی بگم
کوک: تروخدا راستشو بگو
ا.ت: منو دوست نداری
کوک: ا.ت این چه حرفیه
ا.ت: دوسم داری؟
کوک: ا.ت من اگه دوست نداشتم چرا ازت میپرسیدم که چرا رابطتت باهام سر شده
ا.ت: نورا و میرا و بورا بیشتر من دوست داری😔
کوک: 😂😂😂😑😑
ا.ت: چرا میخندی
کوک: از ازشون حسوری میکنی
ا.ت: اگه بگم اره چی بهم میگی
کوک: نمیدونم چی بگم حالا از چی حسودی میکنی
ا.ت: که وقتی میای فقط میپرسی بچه ها کجان اصلا من برات مهمم
اومد بغلم کرد
کوک:عزیزم من اگه تورو نخوام دخترا برای چی بخوام
ا.ت: نمیدونم
کوک: بیبی نبینم ناراحت بشیا
ا.ت: 😔
کوک:خودم هم ناراحت بودم گفتم چیکار کردم که از دستم ناراحتم
ا.ت: بوسم نمیکنی؟
کوک: نه نمیکنم دیگه لوس نشو
ا.ت: شوخی کردم خب برم دنباله دخترا
خواستم برم دستمو گرفت بوسم گرفت
کوک: حالا برو
ا.ت: باشه میرم ولی بعدا بگو که لوس کیه
کوک: گفتم برو عشقم برو امشب میام نونه
ا.ت: چرا شب؟
کوک: پس کی؟
ا.ت: همین الان نمیای؟
کوک: نه!
ا.ت: باشه
کوک: وقتی اومدم اماده باشید بریم شهربازی
ا.ت: بچه ها یادشون رفته
کوک: رفته باشه من که یادم نرفته خودم دلم میخواد ببرمتون
ا.ت: باشه من برم دیگه اجازه میدی
کوک: اره دیگه بای
ا.ت؛ بای
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۵.۹k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.